Homayoun Shajarian
Abre Bahar
رسم بد عهدیه ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
ساقیا می بده و غم مخور
می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما
آن بشد و این آمد
که به کام دل ما
آن بشد و این آمد
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
هوادار کمان ابروییست
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
هوادار کمان ابروییست
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد
گریه آبی رخ سوختگان باز آمد
ناله فریادرس عاشق مسکین آمد
سحر از دولت بیداد به بالین امد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی در کش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین امد
تا ببینی که نگارت به چه آیین امد
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
ساقیا می بده و غم مخور
می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما
آن بشد و این آمد
که به کام دل ما
آن بشد و این آمد
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
هوادار کمان ابروییست
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
هوادار کمان ابروییست