Homayoun Shajarian
Abr Mibarad
ابر می بارد و من میشوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان ، ابر جدا ، یار جدا ای
مرا در سر هر موی به زلفت بندی
مرا در سر هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد ، ای مَردمِ چشم
دیده از بهر تو خونبار شد ، ای مَردمِ چشم
مردمی کن ، مشو از
مردمی کن ، مشو از دیده ی خونبار جدا
ابر می بارد و من میشوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع