[متن آهنگ "سرنوشت" از انوشیروان روحانی و همایون شجریان]

[همخوان]
سرنوشت را
باید از سَر نوشت
شاید این بار
کمی بهتر نوشت
عاشقی را
غرق در باور نوشت
غُصه‌ها را
قِصه‌ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد؟
که گفت
گر رَود سَر
برنگردد سرنوشت

[قسمت اول]
گُل بکاریم
از دل گِل
گُل بَراریم
در زمستان
در بهاران
زیر باران
گُل بکاریم
گر بخواهیم
گر نخواهیم
باغبان روزگاریم
[همخوان]
سرنوشت را
باید از سَر نوشت
شاید این بار
کمی بهتر نوشت
عاشقی را
غرق در باور نوشت
غُصه‌ها را
قِصه‌ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد؟
که گفت
گر رَود سَر
برنگردد سرنوشت

[قسمت دوم]
گر تو روزی
راز این بازی بدانی
نکته‌ی رمزش بخوانی
لحظه‌های زندگی
چون موج دریاست
گر چه سرد و سخت
زیباست
موج این دریا
گر از پس سرگذشتت
سرنوشتت
سرگذشتت
بر فراز قله‌ی باور
سفر کن
بال خود را باز تر کن
همچو حافظ
پای کوبان و غزل خوان
لشگر غم را بسوزان
در فلک
سقفی نمانده
این زمانه
پَر بزن تا بی‌کرانه
[همخوان]
سرنوشت را
باید از سَر نوشت
شاید این بار
کمی بهتر نوشت
عاشقی را
غرق در باور نوشت
غُصه‌ها را
قِصه‌ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد؟
که گفت
گر رَود سَر
برنگردد سرنوشت

[قسمت پایانی]
قصه‌ای از سَر نوشت
قصه‌ای از سرنوشت