[ورس یک]
تنها نشستم با خودم بغضم گرفته
من باز دلتنگت شدم بغضم گرفته
توو فکر حال من نباش و زندگی کن
گریم نمیگیره یکم بغضم گرفته
من دیگه زیر چتر توو بارون راه نمیرم
من تا سر این کوچه هم تنها نمیرم
دورو برم نقاشی زندون کشیدم
میخوام برعکس تو زندونی بمیرم
[کروس]
ترسو شدم بی تکیه گاهی درد داره
هیشکی نمیتونه ازم سر در بیاره
هی نامنظم میتپه قلب مریضم
اونم یه جورایی دیگه طاقت نداره
پروانه میشم شمعم روشن کن عزیزم
چشماتو بازم قبله ی من کن عزیزم
برگرد خونه مثل اون روزه که رفتی
مثل همیشه ـَم شمع روشن کن عزیزم
مشاهده مطالب بیشتر در کانال تلگرام ما
[ورس دو]
دیدی هی میری نمیشه ، خسته میشی ، دیدی؟
میگی این دفعه آخره میگیره ، نمیشه
کُنج میشینی ، پر بسته میشی
دیدی؟ ترحم میکنن غصه نخور پسر
میریزی بهم ، مثِ شیر توو قفس پَر بسته میشی
دیدی؟ اصلاً حرفاتو نمیفهمن لا نعره هات میری خفه میشی
دیدی؟ میری قدم بزنی حرف نشنوی
میگی کجا برم؟ رفیقمی ، شهر من بد غریب کشه
دوسِت میشه و تا لب آب میبره و تشنه میکشه
ها؟ یالاندی دنیای بی تو عشق
عشق این روزا همش مال دیوونه هاست
سینه سوخته ها همش کنج مِیخونه ها
مِیخونه هارم بسته نیست امیدی
از شهر دیوونه ها رفتن و بی تو گیریم ، ندیدی؟
ندیدی؟ سگ دو میزدم من ، درجا میزدم
نه به عشقت ، به دنیا بعد من فنا میزدم
که تو رو داشتم و زندگیمو
زندگیه من خسته رو زندگی خورد
هر چی میخوردیم سِر نمیشد
میمرد و زنده میشد تا پول درآد
نشد در نیومد انگاری باس بیاد جون درآد
ما که چیزی نخواستیم اوس کریم لا نوکرات
فقط بذار دخل با خرج یه جوری جور درآد
[کروس]
ترسو شدم بی تکیه گاهی درد داره
هیشکی نمیتونه ازم سر در بیاره
هی نامنظم میتپه قلب مریضم
اونم یه جورایی دیگه طاقت نداره
پروانه میشم شمعم روشن کن عزیزم
چشماتو بازم قبله ی من کن عزیزم
برگرد خونه مثل اون روزه که رفتی
مثل همیشه ـَم شمع روشن کن عزیزم