Hichkas
Dastasho Mosht Karde

[متن آهنگ «دستاشو مشت کرده» از هیچکس]

[پل]
دستاشو مشت کرده
دستاشو مشت کرده
همه‌ی دار و ندار رو بردن، یه کویر مونده فقط و لب تشنه
همه‌ی آرزوهاشو کشتن ولی جنازه‌ای تحویل نگرفته

[قسمت ۱]
حتی بدون تحریم‌ها‌ هم خوشبختی اصلاً لمس نمی‌شه
انگار وطنش مستعمره‌س، پشیزی واسه ملت خرج نمی‌شه
صبح و شب سگ‌دو می‌زنه، آخر ماه باید قرض بگیره
تو خیابون واستاده که یه جوری حقشو پس بگیره
ای‌هنا شهروند نمی‌خوان، برده می‌خوان
از تو سلول صدا ضجه میاد و می‌خواد چند دهه قتل و غارت تموم شه
چندین ساله اشکشو درآورده‌ن و دیگه اشکی واسه گاز اشک‌آور نمونده
تبعیض داره بیداد می‌کنه و می‌گن تو حق مردم اجحافی نی
همه رانتی
تو داشتن تخصص اصراری نی
همه‌ی کشورو قفس کشیده‌ن و می‌گن، «اینجا هیشکی زندانی نی»؛
همه‌ رو لخت کرده‌ن و می‌گن «این پوشش چرا اسلامی نی؟»؛

[هم‌خوان]
داد می‌زنه
کی این جنایتو از یاد می‌بره؟
داره جون به لب رسیده رو فریاد می‌زنه
«ما همه با هم هستیم»؛
[پل]
دستاشو مشت کرده
دستاشو مشت کرده
این کوچه‌ها رو سال‌هاست با خون شسته‌ن ولی تعداد تلفات کمه مث که
همه‌ی آرزوهاشو کشتن ولی جنازه‌ای تحویل نگرفته

[قسمت ۲]
دیده پول نفت کم بیارن گودی زیر چشا حفر می‌شه
بد و بدتری نی، همه آشغالن و یکی داره خدا فرض می‌شه
هیچ تصمیمی با خودش نی، از لباس تنش بگیر تا اینکه پول مملکتش داره کجا خرج می‌شه
می‌گن حریم شخصی ولی گلوله میاد تو خونه و از شیشه رد می‌شه
مملکتو به خون کشیدن و خبر کشته‌شده‌های یه جا دیگه پخش می‌شه
لاله‌ها زیر پوتین له می‌شن و پیرهن خونی زیر پای آقازاده فرش می‌شه
آتیش‌هایی که تو منطقه به پا کردن از تکلیف مردم روشن‌ترن
دل‌هایی که سرد شدن از جسدهای توی سردخونه خنک‌ترن
مظلوما هی کشته می‌شن، همه‌ی دوازده ماه محرمن
صدا ترکیدن بغض میاد و می‌گن، «این اشرار مسلحن»؛

[هم خوان]
داد می‌زنه
کی این جنایتو از یاد می‌بره؟
داره جون به لب رسیده رو فریاد می‌زنه
«ما همه با هم هستیم»

[برگردان]
دستاشو مشت کرده
دستاشو مشت کرده
خیلیا حبس شدن و مردن، این پایان نی، هنوز نرسیدیم ته قصه
همه‌ی آرزوهاشو کشتن ولی جنازه‌ای تحویل نگرفته
[قسمت ۳]
همه‌ی اعتراض‌ها جرمن
تو خیابون صدا شعار اومد و مردم شدن دشمن
همه‌ی منابع طبیعی رو استخراج کردن و خوردن
فقط جنازه‌های روی زمین مونده که معدن سربن
مامور لوله رو می‌گیره بالا، زخمی‌ها هدفش
اون می‌ره کمک با این که گلوله‌ها میان طرفش
دیگه هیچی واسه‌ی از دست دادن نداره
فقط انسانیته و شرفش
می‌ریزن تو بیمارستا‌هنا و مجروحینو از رو تخت می‌دزدن
همینجوریش هم واسه نداشتن پول درمان می‌مردن
همه‌ رو قتل عام می‌کنن پشت درهایی که قفل می‌مونن
فکر می‌کنن شهیدهای گمنام همیشه گم می‌مونن
اینا جون آدمیزادو مفت می‌دونن
حتی بی‌خداها به اجبار آیه‌ی یأسو با صوت می‌خونن

[هم خوان]
داد می‌زنه
کی این جنایتو از یاد می‌بره؟
داره جون به لب رسیده رو فریاد می‌زنه
«ما همه با هم هستیم»؛

[پایانی: صدای اعتراض مردم و هیچکس]
باید داد بزنم
این چهل سالو کردن جهنم
هرروز منتظر تو زندون‌ها که این پسرشه
پلیس‌ها حمله کردن، می‌زنن
بی شرف‌ها
دنبال مردم کردن
خائن تویی، شرفشو داشتی، یه ذره غیرت داشتی
مامان داره تیر می‌زنه
مردمو با تیر زدن، مردمو با تیر زدن، مردمو با تیر زدن
تیر جنگی دارن می‌زنن
آدم کش‌ها
نترسید، نترسید، نترسید
دادگاهیت می‌کنیم
بیا کمکش کن
ولش کن

داد می‌زنه
کی این جنایتو از یاد می‌بره؟