[کورس – آرون]
مهم نی که ثانیه ها میرن چجوری
کاش بشه در بیام از این حالم یه جوری
باز حس کنم قلبمو سرد نی بازم یه روزی
هر چی بالام دیدم تنهام نی حالی واسه پرواز
[ورس یک – عرفان]
چمدونو پَک کن که برم
بگو کجا بالاتره از نوک هرم
از کوره در نرم از کُره برم
برد و باخت چیه دادا هر دو به یه ور
ترجمه بشن همه رمز و رازا
قدم برداریم که نفهمن ترسو پاهام
بدهی هم به خودمو هم به خدام دارم
آوردم قرضو بالا پس میدم درسو حالا
نگه دار سرتو بالا چون پایین خبری نیست
تو هیچ دایره ای تاریکیا ابدی نیست
یاد بگیر فقط خودتی و احدی نیست
میبینی مشکل زیاد ولی عددی نیست
گاهی میشم محو کارام
بودم درگیر پول و لباس کفشه پاهام
برای رشد باید وقت گذاشت هفته ها پاش
یه روز قد نوک سوزن بودن کهکشانا
همش درگیر مرحله بعدی
مرحله بعدی تهش مرگمه کمین
برم بالاتر که تهش پرت شم به زمین
ته تهش همین، ته تهش همین
فریاد، که یکی منو ببینه
یعنی خود منو قلبو ببینه
روح تووی تنو ببینه
یه آدم، انسان، هم نوع دیگه
[کورس – آرون]
مهم نی که ثانیه ها میرن چجوری
کاش بشه در بیام از این حالم یه جوری
باز حس کنم قلبمو سرد نی بازم یه روزی
هر چی بالام دیدم تنهام نی حالی واسه پرواز
[بریج – ایمانمون]
طعم تلخ شهرت، فصل سرد غربت
هرچی ضربه خوردم، شدم ذره ذره محکم
لحظه های عمرم که قطره قطره مُردن نه برنگشتن عمراً
شکوندم هرچی در پشت سر به ترس ندارم فرصت رو به جلو محکم
[ورس دو – ایمانمون]
جاش توو قصه هاس معجزه
غیر اینو هر کی بهت بگه ک*
این دنیا میزنه زمین نمیده فرجه بهت
حقو نمیدنش بهت، باس بشی go getter
راهم پر پیچ و خم مثه آرزوهام
تنه که قوی باشه خم نمیشه با یه طوفان
به فکر رسیدن به مقصدیم دائم توو راه
بی خبر از اینکه گذر عمره همین روزا
میگذره مثه برق یه چشم به هم زدن
یه چی تووم عوض نشد اونم عشق به وطن
وقتی دلم تنگ میشه و به فکر رفتنم
یادم میاد الان شده قصه من عوض
دیگه نمیتونم بزنم من زیر همش
چون الان بدجوری این دل من گیر صحنه اس
تا وقتی زیر پای منه صدا جیغه و دست
عقربه ام میشه برعکس
[همخوان – آرون]
مهم نی که ثانیه ها میرن چجوری
کاش بشه در بیام از این حالم یه جوری
باز حس کنم قلبمو سرد نی بازم یه روزی
هر چی بالام دیدم تنهام نی حالی واسه پرواز