Erfan
Khanevadegi 2
[سینا تهم]

گرم میشه سمت ما شب هرکه باشد
سر مست واژه است ، درد “سر” را رهسپار است
من هم در به در سرگشته ام ز درک عالم
حاضرم نقد دهم هرچه دارم در قبالش
میشکنم سد ، از هر سمت ازم هست یه کار بکر
هنوز سخت ، در عجب هستم از حصار فکر
روی فکر ، روی فکر ، رویش نردبان بکش
این نقش بی وجود ننگ رو گاهی رستگار بکش
ببخش اعتبار بهش ، یکم اتکا به عشقه لازم
که مثل اعتماد به چشم بازه
به جای ضرص قاطع انعطاف بده
که نتیجه مثل این همیشه یه جنس نابه

[بابک ماکاولی]

اسم من “بابک ماکاولی” هستش پسر ، جد من خرمدین
اگه به قلعه بابک نگاه کنی میبینی که ازش غیرت میباره ، بذار صدام
برسه به کوه‌ های سهند و یام و سبلان ، به قره داغ و میانه و
داریان
به آینالی و زنجان و تبریز ، پارس آباد ، ارس باران و جلفا و
آستارا
ترک ها تکن ، غیرت شهرم تبریز بی حد و اندازه اس و دشمنشو صدا
میزنه
تموم تیم ها جلوی تراکتورش تسلیم میشن و حریفش جلوی ترک ها خمیازه
میکشه
بیا به سرزمین من و شاهد باش چه پسرایی که مثل شیر از زاغه ها
اومدن و آمادن
فرهنگ تبریز پیر بنا بر متحد بودنه و برادری بینشون هست و ملتش
يکپارچه و تکمیله
[سانبوی]

سرباز وطنم نوشتم آریایی ام
لرم، خون آریوبرزن تو رگام جارین
من از نژاد اتابکان و یوتاب بی باکم
پس بپا اهانت نکنی به ناموسم و خاکم
ساختم از اراده ام آهن پا پس نذارمو یادم دادن
وطن پرست متعصبم و ذاتا نمیره تو باور باختن
من لرم و دینم غیرتمه
و زینت من پاکی چشمانمه
من از نسل کریم خان زندم و
همانند اسلحه (برنو) با ارزشم

[حسین هفت]

بلوچستان جاویدان
این نام تمام زندگی ماست
از ابتدا تا انتها
من عاشق این سرزمینم
ب ، شجاع ، ل ، حیا
و ، زرنگ ، چ ، وفادار
مثل کوهیم و بچه ببریم
فرزند بلوچ هاییم ما
قول میدم برای وطنم حرف بزنم
این حرف ها سال هاست در فکر من فریاد میزنند
احساس جلوی آزادی رو سد کرده
وطن ماست که قوم دارد
پیشینه اش رو دنبال کن ، قدمت دارد
بلوچستان یک قوم است
[جرشا]

جرشا از قلب بهشت ایران مازندران ! آآ ! بیا
از نسل تپورم ، مثل دیو سپید و آرش و مازیار ! داداش بدون که
تیکه تیکه ی این خاک هرکسی که پهلوان بوده رو پرورش داده
دیو های مازنه ( نام قدیم مازندران ) بودند که نوشتن رو به تهمورث
یاد دادن
بهم میگن داداش رپ کن ! پس منو صدا کن پدر بزرگ جرشا
الآن تموم خانواده ام کنارم جمعن
از شب تا صبح پای کاغذم و انگار کنتور نمیندازه و من
داخل “صبکن” گفتم و الان رپ فلکلرو جا انداختم
ما از هر قوم و نژادی توی قلب هیپ هاپ ایران
همه یه خانواده ایم
واسه اتحادی از عشق که تاریخ سازه این بار
همه یه پایه ثابتیم

[بیداد]

جان من این است ، لهجه زبان من این است
آه من ، ایران من
هوای در سینه است
تو بوی بارانی ، عازم کوی آبادی
ای داد هر بیداد ، وارث روح آزادی

[یاس]
یه جمع تو چنگ جبر جغرافیا
سهم وقت ما کمه ولیکن صبر خدا زیاد
سر قلابه تو دست قلابی ها تو عصر گمراهی ها
دخل ما اومد تا دخل اونا بیاد
یه مشت ترک که مشترکه از نگاه مستند
به انضمام اینکه دشمنم یک و دوش منم
چرا که تا نگاه به عقب و تاریخ کنیم
خود تاریخ سر در تابوت هامون رو با میخ کوبید
دفن ، زیر کوهی که ساخت ، زیر گوری که ساخت
زیر علف هرزی که روییده پاش ، اینه دونی که کاشت
تو این زنجیره مظلوم واقع میشه
یه تصویر معصوم خادم پیشه
یه قربانی که به محض نجات طول نمیکشه حاکم میشه
من اون عابرم که میخواستم از آ برم
بدون باری از گذشته سبک سمت عاقبت که نشد

[رضا پیکه]

از صبح تا شب با هیپ هاپم مینویسم و اصلا نمیفهمم وقت چطور میگذره
واسم یه دفتر پیدا کن ! باید دهن کلمه هارو صاف کنم
مرد حسابی ، خشابم پره و همشون میشه شات ، پس ساکت باش
اینجا جوونا نمیخوابن ! من پسر ترکمنم و یه گرگم
بکش عقب ، چون خیلی دیر دیده میشه ولی همیشه به پیشه
به ترکمن خوش اومدید ! صحرای استان گلستان با جنگل و باغ و بوستان
بی شمار
مردم ساده و خوش قلبی دارم که مثل کوه پشت من ایستادن
با رپ فرهنگ ترکمن رو میارم وسط و صدام همه جا میپیچه
به خودم ایمان دارم ، دیوانه وار جلو میرم و تو هم باید مارو نگاه
کنی

[سولی]

خوش اومدید
وولک وصل شده شهرم به قلبم
وولک ، جنوبی ها معروف به جنگن ، از مرد ، زن ، چه بچه اش
همه فدایی مرزن ، یه پرچم
سلامتی مردها و شب های اهواز و نخل های خاص و نمونه اش
آرزوهای من درون توئه ، ای شهر من
با تموم وجود دوستت دارم ای شهر بلند مرتبه ، نمونه و ارزشمند من

[علی اوج]

من یه بمب انرژیم واسه نسل بعدم
من همون دهنم که رنگو میپاشم از تو قلبم
هیپ هاپ واسه ی من یه جنبش جمعیه تو شهرم
یه نبوغه که حاصلش هست گرمی تو قلم
منم یه مار کبری ام که تاریک شده دنیام
میخزم توی واقعیت بدون ترس و بحران
از اشتباه درس میگیرم و هستم فکر جبران
دنبال توجه نیستم و بهم میگن گمنام

[ترین]

این اینجوریه ، اون اونجوریه ، همش حرف های چرت
نشسته بیرون گود و میخواد لنگش کنه
بهم بگو چرا اینقدر میخوای بگی چیا داری ؟
کارهات اینقدر کلیشه اس که مثل نوش دارو بعد از مرگ سهرابه
از یه شهر عجیب خاص ، وسط خلیج فارس
واسه اون که نمیبینه چشمش ، کردیم مسیرو باز
هنوز “ترین” روی زمین داغه ، میسازه پدیده دائم
کارو میشنوی مریض و نابه ، ولی شما زدی به چاک

[پرهام سزار]

این همه کارهای بزرگی که کردیم اتفاقی نیست
یک دفعه مثل میرزا انقلاب میکنیم
همیشه در فرهنگ و حقوق بشر پیش قدم بودیم
واسه همینه که به اشتباه پشت سرمون حرف میزنن
ماها گیلکیم و عیارمون بالاست داداش
هرجا که رفتیم و قدم گذاشتیم ترکوندیم
من از قوم گیل و دیلم ، از دل جنگل اومدم
جایی که جلوی هیچ آدم گنده ای زانو نزده

[کهگل]

هی ، اومده کرزنگلو ، یه چیز افسانه ای مثل رستم و نوح
صبر کن ، بهمون بگید راهزن های رپ
خانی که کله اش قطع شده ، نمیتونه بهمون زور بگه
نگاه کن ، اومدیم برای صلح و دوستی
با سنگ و برنو ، بمب بومی و آشوبه شخمتون بزنیم
تک سوارهای هیپ هاپ ، یاسوج کلمه رو تیر میکنه
نگی که کوه تر زد ، وگرنه از کوه میندازمت پایین
هبه به به ، بدو بچه کنتورت داره میگه ضعیفی
دروغ نگو که کله اتو کنسرو میکنم
دو روز دیگه وسط کنسرت هم میگی کوه – گل
دهدشته و لری رپ رو برات روندش تا جنگل های مازندران
یه هدفه که صلحه ، برابری
فرقی نمیکنه جیبت پاره باشه یا کاسه ات پر از طلا

[حامد اسلش]

متولد طوسم و روحم تا ابد به قلب خراسان وصل میمونه
مثل رستم ، پررو و سینه سپر ، اومدم تا به جنگ خرافات برم
توی این پهنه که لحظه ی سخت شکستن قلبش با تار رنگ زده
اگه میبینی که نیستم و دورم ، این تبعید برای من اشد مجازاته
مثل خیام خراب می هستم و از این دشت همیشه نوای نی اومده
بزم داره گرم میشه ، قراره غم کم بشه ، بذار لباس عشق اندازه ی تن
بشه
باید رپ بشه دیگه صدای ملت
بشکنه همه آینه های عبرت
اونم وقتی که روش امضای داداشت اسلشه ، داداشت اسلش

[آتا]

من توی شهری به دنیا اومدم که کوچه هاش بوی اصالت میدن
توی استان خشکی که جنوبش به کویر ختم میشه
حومه ی پر تمدن و فرهنگ
ریگ جن ، یکی از منطقه های عجیب
بایزید و خرقان و قلعه اش
جنگل ابرش و باغ های سرسبز
وقتی که میکروفون رو به دست گرفتم
میخوام هرچی که توی سرمه بگم
از مسجد جامع منطقه ی بسطام تا صد دروازه ی دامغان
خلاصه که همین ، مهمون نواز با آدمای جدید
مردم روستاهای اطرافی که با مرامن
سمنان ، استان کویری و اصیل

[فیم]

شده جاذبه رپم ، کار داری باهام
از ته کرمان ، کف کارمانیام
برگرفته از کر و کمان
گویش و لهجه بازاری هاش خیلی اصیله
کرمان صنایع زیادی داره ، مثل صنایع دستی
معدن پسته یا طلای سبز
کلوت شهداد یه جاذبه بیابانی مثل کویره
شهر من با بنا و نقش هاش پر از جاذبه اس
از چهار ماه اسارت مردم کرمان توسط لطفعلی خان زند میگم
مبتنی به بحث های گفتنی
مثل خواجوی کرمانی هنری
مردم کرمان خون گرم و مهمان نوازن
ارگ بم کرمان دو هزار سال قدمت داره
تاکید ، یعنی اینو محکم بگم
که بزرگ ترین سازه ی خشتی جهانه
و زلزله دیوار گلی این سازه رو تخریب کرد

[بیداد]

جان من این است ، لهجه زبان من این است
آه من ، ایران من
هوای در سینه است
تو بوی بارانی ، عازم کوی آبادی
ای داد هر بیداد ، وارث روح آزادی

[سینا ساعی]

تکلیف ها نامعلوم
جلومون راه بندون
آسمون که سیاه
من کوتاه نمیام
اضطراب ملموسه
صورت ها عبوسه
عقبم یه دیوار
من کوتاه نمیام
زیرچشمی نگاه بکن اوضاع تخمی رو
هیپ هاپ تو تاریکی میده سودای خورشیدو
تقدس گرایی که مسمومیت اورد
پس با مخاطب میکنیم خیلی معمولی تعامل
حوزه این انجمن تلاقی شعر و تفکره
طبیعتا زیر بنا این سازه عشق و تنفره
قدرت ما پذیرش نقد و نقد پذیرشه
پس سلام به پویایی تا اینجا عقل من میکشه

[جیدال]

هرچی دور شدم ، بیشتر سفت شد ریشه ام
دیدم با دل و دیده ام ، نوشتن شد یهو پیشه ام
این شعر ها کیمیا میکنه ، میگم چطوریشم
عجم زنده میشه بدین پارسی ، فردوسیش من
نگاهم از تو برج رو اتوبان و
ولی همت نیستش ، تورنتوئه 401 و
اون سر دنیا برای اجرامون صف جلو کلاب و
تهران یه روز میره صحنه به جام هولوگرامو

[آریا آهیر]

ساکن و حاکم کوهستانم و فریاد میزنم که کردم
طایفه های جاف ، گوران ، لک ، هورام ، کلهر ، شیرمردم
ستون دالاهو هستم و سایه ام چون پراو گسترده است
سرخوشم و خاکم مثل چشمام برام باارزشه
جان و روحم مثل آب پاکه
اما بدنم مثل سنگ سفت و محکمه
برای دشمن های خاکم بی رحمم
جای من قفس نیست ، من از نسل آتشم
سینه سپر آماده ی جنگم
داداش ، هیچ ترسی توی ذات من نیست
هوره و هوهو یکی از رسم های آیین مردم کرمانشاهه
اگه هزار تا پادشاه مثل سیاوش ازم بکشید
باز هم سلطان خودم میمونم ، حق دلمو میگیرم
نامرد نیستم و روال زندگی من همینه

[امین زنیس]

کرد ایلامم و اینجا همه باهم همدلیم
تو هم اگه بهشون بدی نکنی ، بد نمیبینی
نترسیم و سرمون همیشه بالاست و زندگی با این شرایط برامون آسونه
خوشیم با روزگاری که با گذر زمان غم و غصه هامونو از بین میبره
اینجا همه به هم کمک میکنن
شرف مثل خون توی رگ ما جاریه و تسلیم نفس خودمون نمیشیم
اینجا پر از مردان دوران دیده اس که واسه هرچیزی آماده ان
نمیتونی بشینی پای حرفشون از بس که سختی دیدن و حرف دارن
درسته که بدی توی داستانمون هست و بال پروازمونو از بین بردن
ولی به تاریخ سه هزار ساله امون خوشیم که پر از جنگ و غنیمت بوده
با همین چیزا حالمون خوبه ، دقیقا مثل طبیعتمون که زبانزده

[رایمن]

برادران من ، این صدا رو در کنار نامیان رپ میشنوید
اکباتان ( همدان ) از قدیم پر از مرام و معرفت و زادگاه لوتی ها
بوده
مردمی مهمان نواز که از ملایر تا کبودرآهنگ
و از کف زیرمین تا قله ی الوند ، همگی دل شیر دارن
اینجا شهر دیاکو و آژی دهاکه ، پس اینو بدون
بازمانده زبان پهلوی که
مثل درختیه که ریشه هاش از گذشته سرچشمه گرفته
به راستی که باید شهر خوبان باشد
از مهد علم ، دانشمندانی مثل ابوعلی سینا داره
و از مهد شعر ، شاعرانی مثل باباطاهر عریان
مردمی بزرگ و قدرتمند مثل این سرزمین سراغ داری ؟
اگه سوالی داری ، صبر کن بهش میرسیم ، پسر
قصه های همدان سر دراز داره
و مثل طومار اژدهاست که توی شعر من نمیگنجه

[کیان]

میدونی اینجا کجاست ؟
یا میدونی چه کسی این خاک رو برای ما گذاشته ؟
بیا تا واست تعریف کنم
از قوم کورمانج
من حریف چنگیزم
پس با مشکلات خودم هم میرقصم
از ارگ بلقیس تا دست مفخم
برو مطالعه کن و ببین کی چیکار کرده
ایوب پیغمبر از اینجا اومده
از کجا میای ؟
اینجا قلعه ی جلال الدین جاجرمیه
پس بیا ، به خراسان شمالی خوش اومدی

[عرفان]

میگن چطور یه جور بروز میدی حس شب هاتو
که هرجا میریم دور دنیا یکی حفظه رپ هاتو
تو شهری چشمو وا کردم که دیدم نصف جهانو
زاده ی تلاش ماست اون رپی که عشقه برای تو
“میگه : “دادا حالا خسیسی یا نه ؟
“میگم : “مزه نریز موزیک ها رو خریدی یا نه ؟
“تو که داری ، اونور آبی و خرجی نیس واست”
“تو هم بخواه تا برسی ، تو هم پاشو بیا هست”
نه که تهران ، کل ایران ، با هر لهجه و گویشی
هروقت باهم بودیم بردیم ، همه بچه ی بومشیم
نگهبان دریا ، صحرا ، جنگل ، دره و کوهشیم
زنده اس روح شاعرامون تو رپ از دل و خونشیم

[تَوار]

وطن چه درخت خشکیده باشه
و چه هر طور دیگه ای ، باز هم زیباست
اینجا سرزمین شهر سوخته ، مهرگان و کلپورگانه
سرزمین موسیقی ، ادبیات و شعراست
مهر هانی و شی مرید در قلب ماست
مردانی که جان خودشونو برای سرزمین فدا کردن
زنانی که برای آبادانی سرزمین تموم تلاش خودشونو میکنن
سازهای تنبیرگ سروز ، سوزن دوزی پلیوار و جالار
همین نماد و هویت ماست ، پس خوب گوش بده
ترس همون چیزیه که خیلی از ما میترسه
ما دلیر و زینت سنگر حقیم
که عشق هیچوقت ازمون جدا نبوده و نخواهد شد

[امیر علی اسنیف]

عامولیک ، کاکو ، ما رو پیدا کن
روی فرهنگ ، تمدن ، ما رو امضا کن
بگو ایول بابا ، همه آوانگارد ، پاسارگاد
تخت جمشید و آرامگاه ، بالاست جات
اینجاست ، همونجا که فارس هست اسما
گفتار ، پندار ، کردار ، عزت
اینجاست حافظ ، سعدی و قیمت نیست
واسه کوروش و منشور عبرت
غرور هر آریایی رو با تصویر ذهنیش کشیدیم
از فارس ، اچوم ، لر ، ترک قشقا ، خمسه ، همه رسیدیم
به نوسان ضربات و وحدت کلمات و غیرت حضرات پز میدیم
ما ها تئوریک ، عملیک ، پرسیدیم
ما پایتخت فرهنگ این اقلیمیم

[بیداد]

جان من این است ، لهجه زبان من این است
آه من ، ایران من
هوای در سینه است
تو بوی بارانی ، عازم کوی آبادی
ای داد هر بیداد ، وارث روح آزادی

[حسین قدیمی]

من از نسل آفتاب و دلیران تنگستانم
رییس علی دلواری و لیان و نخلستان
منم و نوای فایز و دشتی
رد پای غیرته هرجاشو گشتی
دلم به رپ خوشه و سرم داغه واسه رپ
ببین چی بهت میگم و چی واست پخش میشه
چه شب هایی که خوابم نبرد
رسید فردای پیروز شدنم
دایی دستمو ول کن
بیت هم زیرم مرده که

[ماهان]

آ رضا خان بابادی ، نبودی ببینی نوه ات مثل شیر رپ میکنه
تشمال (ساز بختیاری) میذاشتن اون موقع که نبودم ، نمیدونن کی بوده
رپ میکنه
زاگرس و البرز خونه منه ، میدونی ایران منه که دل منه
جنگو بلدیم ، برنو روی شونمه و قطاری رو کمرمه ، کمرتو میبره
بهم نگاه کن ، نمیدونی ایل پشتمه و از روی غیرت ، وجدانو برات
کشتمش
ما خون دادیم به خاک تا گل رشد کنه ، سرزمینو باج ندن قمپوز کنن
ما به جنگ رفتیم و خاک رو به چنگ گرفتیم
میدونی ، با دل تنگ ، واسه عظم وطن باید تن بره
کل بزن ، گاله بزن ، میام به رکابت بختیاری ، عاشقتم

[میلاد هانیبال]

مولوی هیپ هاپ مات و محو قلم نالی شده
تو به حدی رسوا شدی که تن به حقارت دادی
الآنم رو به روی شیر زخمی وایسادی ؟ عالیه
میبینی گله ی شغال ها زنده از زیر چنگال شیر در نمیرن
به کم قانع نیستم ، کدوم درد غم زده از ها از قلم ماموستا
شیرکوبیکس افتاده ؟
تبار صلاح الدین تا سرحد مرگ سر خم نمیکنه
گوشه و کنار هیپ هاپو شخم زدم
کرد مریوان حرف حساب رپ کردستان شد
تو هم که زبونت زیر پر و بال خانواده ات پا گرفته
بهتره بیشتر از این نزنی به جاده خاکی
چون من از اون کاراکترام که اگه پاش بیفته
کوچیک و بزرگ شکارچی هارو شکار میکنم

[عدنان]

از بزرگ تا کوچیک به احترام وایسین ! این اردبیله
نسل شیخ صفی و یحیویه این
اینجا مکان جنگ های چالدرانه ، اسم بابک میاد به پاش بلند شید
بنگ بنگ بنگ ، اینجا از اول جنگیدیم
روح هایی که با اصابت هر گلوله به هدف ، از شهرمون پر کشیدن
وارماشین توی فکرت میخونه‌‌ ، خون به ابرومون میفته
اینجا من هیزم اتش برای زمستون هاشم
دستم خالی اماده جنگم
میزنم فلوفلو ، گوزه پیلو(غاذی محلی)
از جلوم گمشو وقتی میکروفن جلومه