Laufey
D4vd & Laufey - This Is How It Feels (ترجمه ی فارسی)
[Verse 1: d4vd]
Sittin' on the bleachers alone
به تنهایی نشسته بر روی نیمکتی دور افتاده [در استادیوم]
Wonderin' where it went wrong
ناباورانه از خود میپرسم که " کجای راه را اشتباه پیمودهایم "
The ringin' of bells and the sound of the tone
آوای زنگهای [اتمام بازی] و صدای موسیقی [پخش شده در استادیوم]
I haven't heard it in years
چیزهایی که برای سالهای سال آنها را نشنیده بودم
Walkin' in the rain past your home
زیر بارش باران به راه افتاده و از کنار خانه تو میگذرم
Feet soakin' wet, four missed calls on your phone
پاهایی خیس [از آب باران] و چهار تماس بیپاسخ بر روی تلفن تو
Light in the window of where I belong, but
از پنجره اتاقی که میبایست متعلق به من [و تو] باشد، نوری ساطع میشود اما
I see two shadows up there
سایه دو شخص را در آن بالا مشاهده میکنم
[Chorus: d4vd & Laufey, d4vd]
So, this is how it feels
پس، چنین احساسی دارد
To fall in love with you
عاشق تو بودن
To always think of you
همیشه به تو فکر کردن
To always dream of you
و دائما خواب تو را دیدن
Yes it hurts so much to fall in love with
آری، عاشق تو بودن دردی غیرقابل وصف به ارمغان میآورد
[Verse 2: Laufey]
Sorry for leaving like that
اگر اینگونه تو را ترک میکنم، عذرمیخواهم
You don't deserve to get caught in my mess
تو گناهی نداری که گرفتار ذهن و جسم آشفته من بشوی
Loving you is just so difficult
عاشق تو بودن به تنهایی برای من بسیار سخت است
I don't know how I should tell you that
نمیدانم این را چگونه با تو در میان بگذارم
I've fallen for somebody еlse
چون [انگار] من عاشق شخص دیگری شده بودم [و نه شخصی که تو اکنون هستی]
Happened so quickly I lost mysеlf
همه چیز بسیار سریع اتفاق افتاد، من خود را گم کردم
A shadow of you drifts along by my window
آیا این سایه تو بود که به آرامی از کنار پنجره من بگذشت
Or did I imagine that?
و یا تنها زایده ذهن آشفته من بوده است؟
[Chorus: d4vd & Laufey, d4vd]
So, this is how it feels
پس، چنین احساسی دارد
To fall in love with you
عاشق تو بودن
To always think of you
همیشه به تو فکر کردن
To always dream of you
و دائما خواب تو را دیدن
Yes it hurts so much to fall in love with
آری، عاشق تو بودن دردی غیرقابل وصف به ارمغان میآورد
[Bridge: d4vd]
So if this is how it feels
پس، اگر چنین احساسی دارد
Tell me if our love is real
به من بگو اگر عشق بینمان حقیقی است
There's some type of strange appeal to the way it was so effortless
زیرا تمنایی عجیب از [طرف من] در رابطه ما است که به گونهای بیاثر است
[و میخواهد همچنان با تو بماند]
I, I cannot help it
و من، من نمیتوانم کاری در مقابل آن انجام دهم
[Chorus: d4vd & Laufey, d4vd]
So, this is how it feels
پس، چنین احساسی دارد
To fall in love with you
عاشق تو بودن
To always think of you
همیشه به تو فکر کردن
To always dream of you
و دائما خواب تو را دیدن
Yes it hurts so much to fall in love with
آری، عاشق تو بودن دردی غیرقابل وصف به ارمغان میآورد