[آلبوم ابرهای نقره ای ۳ | متن آهنگ «برف» از جیدال، عیهود، امین تیجی و سوها]
[مقدمه: جیدال]
نه، نه، نه، نه، نه، نه
نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
[هم خوان: جیدال و سوها]
توی کوچهها برفه
دل من پر حرفه
روز و ماه و هفته
تنها راهو رفته
برنگشته
فقط رفته
Yo
سقفه
[قسمت ۱: جیدال]
از بیست این جام، قرار نی هیچ جا برمو
حتی اسلحه بذارن رو گیجگاه منو
ببین پسر خوب تا وقتی این شعرا نقد میشن
ما تو رپ خوبیم، جندهها تو اینستاگرمو
بودم بیست ساله من کردم سر و صدا
آهنگا ترکیدن، شهرم منو شناخت
مغزم بود جلوتر اَ همه همدورههام
با همه فرق داشتم انگا بودم اَ کره ماه
دیدم دنیا پر درده
اربابا و برده
دست خدا بنده
هی رومون نبنده
هر دوتاش که گنده
پشت و روی پرده
قانونا چه تلخه
پَ خلاف مث قنده
آدم تنهایی، شلوغم باشه دورش
چون هیچ کی خوبشو نمیخواد، غیر خودش
باید بدی بره هر چی بستی دلتو بش
اکثراً بدن ولی یه حس میگه بده تو عشق
همه چی میگذره، تو هم بگذر سریع
هیچ کی بت نیست، اگه دیدی بشکن ولی
تش پوله همه چی، بیرون ول معطلی
همه پی عشق، معرفتو عشق است ولی
مهم نیست اگه شکست بخوری
میبازن وقتی تسلیم بشن
مهم نیست اصاً چقد جلویی
مهم موندنه نه رسیدن از دیدِ من
[هم خوان: جیدال و سوها]
توی کوچهها برفه
دل من پر حرفه
روز و ماه و هفته
تنها راهو رفته
برنگشته
فقط رفته
آسمونه سقفه
[قسمت ۲: عیهود]
همینی که هست بسه
حتی اگه قسمتم رفتن شه
نذارم قرصا بگیرن ازم دفتر شعرمو
نمیخوام ارزوهام حصرت شه
دنیا زیر میگیره، میزنم بدل کلشو
یه پسری که دوس داره بد الکلشو
واسه منی که تنِ رفیقم کفن خشکه
یه دلیل بیار به دنیا نگم کسشر
داریم میبینیم کی از کی کف رفت
از فاکتور عمرمون میکَنیم سربرگ
حالا میگی این دنیا سازشو میزنه
ما ساز مخالفو میزنیم هر شب
میفهمی حتماً چیه زیر نقابو
حاجی خدا کم داده به ما جیره ی خوابو
رز گوگولیو دیدم که گیر یه قطرست
من یه کاکتوس تخمی که کیرشه بارون
Uh
بذار برف بباره
من چشام خشک تر از دهنم تو افترامه
با مسیر بچه مایه ها قهره مانع
که میرسن و تهش میگن یارو قهرمانه
من قد صد تا پمپ بنزین سوخت دادم
یکیو دوس داشت اونی که دوس داشتمش
نگو مسئله دوست داشتنه
تنهایی باهات خوبه اگه پول باهات بده
ولی هی خاکی موند مث شلواراش
هیشکی خودش نیست حاجی انگار Met Gala است
شاید یه روزی بازومو قطع کنم
ولی دست نمیدم با کفتارا دیگه
آدما میان که رد بشن
باید رد کنی رد ندی ردشم نمونه
شدم همونی که شاملو میگفت
کسی اینجوری نمرد که من زندم
[هم خوان: جیدال و سوها]
توی کوچهها برفه
دل من پر حرفه
روز و ماه و هفته
تنها راهو رفته
برنگشته
فقط رفته
آسمونه سقفه
[قسمت ۳: امین تیجی]
پریدم اَ مانع، بود تو راهم طلسم
زندم چون معتاد مولکولام به عشق
آتیشم سوزونده تو روزام بهشت و
ولی قلمم حتی تو طوفان نوشت
با این که معرفت منو non s زمین زدم
بازی میکنم هنوز با خالص ترین ورق
نفسم میره لای کام سنگینم
ولی روزام از زیر سیگاریمم خاکستری ترن
اَ خیابون فراری ام، عوض شدم واقعاً
با حیوونا خوبم، میاد بدم جون از آدم
انگاری من به این زمین تعلق ندارم
گذشته نقطه ضعفه، پَ همشو رفت یادم
دراگو کم کردم چون عقب انداختم و
رفیقو ترک کردم چون فقط نگاه کرد
دیگه کرم چون نشنیدن عربده ها منو
لالم تا وقتی برسم من دَم مایکم
وقتی جاده برفی بود دیدم اَ خونه دورم
میدیدم کیا پشتمن، کیا روبه رومن
میگن آدم به آدم میرسه، کوه به کوه نه
پ اینا نمیرسن به من، چون که کوه نورم
لباسام خاکیه چون بلند شدم از زمین
مونده یه جسم خالی، یه جنازه از امین
بابام بهم گفته بود میخوری اگه نزنی
سَر خم نکن، نه جلو مَردی، نه زنی
پَ الآن که کله میزنن یه تهران برا من
الآن که اینجام و دیگه هیترام فنامن
از این که کی جلوم باشه اطلاع ندارم
ننشونو میگام اگه احترام نذارن
بیا با ما باش تو دل داستان سَر در میاری
میکنیم کابوسا رو زندگی ما هر وقت بیداریم
اینجا راهی نداری یا باید به دست بیاری
یا انقد زمین میخوری که ازش دست بر میداری