؛{قسمت اول}؛
نمیفهمم نمیفهمنم
ولی من أ حرفم هیچوقت نمیرم عقب
أ گفتن قصه هام نمیشم خسته
منو نصیحت نکن نمیشم عوض نمیشم عوض
میخوام دنیامو جوری که میخوام ببینم فقط
میخوام ببینم فقط
؛{همخوان}؛
هنوز دروغا رو باور نکردم
به این بردگی عادت نکردم
پخته ها هنو خامم نکردن
قِصه ها هنو خوابم نکردن
هنو، به الکی بودن عادت نکردم
شکی به راهم نکردم
هرکی اومد خواست مفت ببره ولی
اینا هنو منو رامم نکردن
تردیدی ندارم احتیاج به مهر تاییدی ندارم
هنرمندشم خودم اصلشم
پشت میزم ولی رئیسی ندارم
؛{قسمت دوم}؛
میسازمش میسازمش میسازمش
میسازمش بیاد از آسمون سنگ
یه روز سرباز صلحم
یه روز پاسبون جــــنگ
یه روز سرباز صلحم
یه روز پاسبون جــــنگ
؛{همخوان}؛
هنوز دروغا رو باور نکردم
به این بردگی عادت نکردم
پخته ها هنو خامم نکردن
قِصه ها هنو خوابم نکردن
هنوز دروغا رو باور نکردم
پخته ها هنو خامم نکردن