[قسمت ۱]

میخوام برم مرحله بعد اما نمیشه!
این مرحله پر از باخته، پر از ناله
پر از کثافت و مانع واسه کسیه که
رنگ خودشه، نه هم رنگ جامعه ی فاسد
این مرحله پر از باخته
همه چی ساختگیه. اگه پا بدی بش عاقبتت جاکشیه!
ازین جا به اون جا، خوردی ضربه
گلوتو بغض میکنه. رک میگم بت، تسلیت!
این مرحله مصیبته
میکنم ذکر مصیبت
نمیخوام گریه کنی مرد اما روضم بازه
این مرحله پر از باخته
تو مثه ویروسی میمونی که کمک حالت دولتائه
زیر میکروسکوپ
با آنتی بیوتیک عادی میموندی
کم کم، کم رنگ میشی و میگیری بغل مرگو
تا سالم کار کنه دام اندامش
تو یه مرضی واسش که واست واکسن داره
چیه علاجت؟
روزمره، دین افراطی، سنتای پوچ، عرف
انسانیتی که زیرشه راشیسم
قانونی که میشه خریدش و بی اعتقادی
به چیزایی که باهاش میشه این بدنو گاییید!
میتونی واگیر دار بشی
حال بدی به بقیه سلولا
میتونی بری ته برمودا
مثه ایدز گولاخ، کشنده
میتونی موثر بشی. میتونی!
اما میتونیم با مورفین مست بشی
یه چن صباحی، زندگی شیرینه نباتی
خوشیای کزایی
بدون سلاخیه هیچ دوایی
بعدم تباهی ...
این مرحله پر از باخته
مرحله قبل، تعهد
الانم بخاطر استعمال سیب، بازداشتی
چقد شاهکاری! مثه بینش پژوه
نفهم و دهن پر کن، چقده قلمروت؟
به اندازه جای خوابت
یا به اندازه املاکت؟
شایدم به اندازه دلارات و مد آرایش
صبر کن! روزگار میکنه مدارا بات
بعد قلمروت میشه دو متر
و ادکلنت گلاب پاش!
این مرحله پر از باخته، من و تو بازنده
میگن تاریخو فاتحا مینویسن
من مورخ بازنده هام!
هدفم چیزه دیگس
نه پی اثباته خودمم نه موجح
واسه نصیحت
پیامبرم از طرف وجدانم
این اشعارم شدن وحی
اما تو، دلت با من نیست!
این کار یه باخته واسم هیچ سودی نداره
این هیپ هاپ مسخره
یه فرهنگ ساخته بشره
خیلیا سرگرمش
اما این وسط یه نفرم عوض شه بسمه!
میدونی ...
ما ام سیا به امثال جی دیلا دلمون خوشه و اشتیاق
داریم واسه عشق بازی رو بیتای کلاسیک!
احساسی که نمیشه حالی کرد به عامی که با موسیقی جنسی،
گوشش ارضا میشه
صدای ما گم،نام ما فحش
چون این قوم میکنن هُوو، هنرمندو
[بریج]

این مرحله پر از باخته
انقد میگم بفهمی
این مرحله پر از باخته

[قسمت ۲]

این مرحله پر از باخته
برنده های احمق،
انقد زیادن که حس میکنی احمقی!
همه گرفتارن
واسه نون شب اسیر،
یا که میترسن ترور شن به ندرت،
از قصری که ساختن میان بیرون
واسه مرخصی
بعضی لنگه کرایه خونه،
بعضی تو ویلایی که کنارش
یه ساحل رو به جنگله
یکی بیسواد
و یکی دمبال مدرکه پزشک شه
بعضی تو فکر پراید
و بعضی فکر شورلت
یه قصه، کوتاه
که نصفش نوشته ی خداست
پر از شکست، تنگنا، غم، شادی، همراش
دردناک، اما عشق به بقا تو این ابلها، هست!
واسه همین، نمیدونن باختن!
نفهمیدن، نمیفهمن
نفهم و نادون و کم عقل
اشرف مخلوقات پی اشرفی
شد عمرش تلف
تو جو جاودانگی ناگهان ...
مرگ در زد!
مهمون، صابخونه رو برد ضیافت درد
به صرفه فشار و ضرب و شتم
خونه رفت زیره خاک و سنگ
و چن وعده شد حدوداً
واسه حشرات جنوب شهر
تولدت مبارک!
این مرحله تموم شد
با کلی آرزو و حسرت
آدم برزخ بود و تو خودش
زانوهاشو بغل کرد
و اشک از چشماش رفت
بالاخره فهمید!!
عجب معلمیه مرگ!
یه روز همه میدیم درس پس!
غلط، نفس کشیدن تو لحظس
پیروی از نظمی که نمیخوره برهم
تا همه از دم بدونه گله و هدف
پیروئه گلن!
گذاشتن کَپَت مثه کَپک بی خبر از راس
مثه اصغر کُپک تا بزنی کَپک
کپ کرد کسی که عمرش شد شصت
و کپی بود
وقتی تو آینه به خودش زل زد ...
شد جمع کپنه حقیقت،
چون مبرم نبوده نیازش
جهل کالای اساسیه!
واسه محکم تر شدن قدرت
اون چیزی که اِنس
باهاش اُنس گرفته سلطه س!
با هزار تا خزعبلات، چاخان شد خان!
بلند پرواز بودی، بالات افتاد
الانم حرفات مفتن!
مردمت بد جور جورن با جور،
سِتن با ستم!
یه چسب با نیرنگ، رو دهنه همست
و بازنده ای تو مافیاهای رپ
به قول خودت این مرحله پر از باخته
واسه این ملت نیست
دغدغه هنر یا عشق
حقایق لختن واضح اما معمائه
واسه امتای با تقوائه مهمل باف
شدن جوهرات حیف برا فهموندن این قضیه که سخت میشه فهمیدش
بیهودگی یه هچله که ا رحِم زجر میده
رجز تو جز جزع نی فک نکن بت رحم میشه
نزار اشکتو دراره، اشکشو درار!
به قول حیدر، ببین و دل نباز
بگذار و بگذر که باس گذاشت و گذشت ...