؛{قسمت ۱: سیاوش سیجل}؛
هر بار قهر میکردی
میدونستم فرداش بر میگردی
اره داشتیم چند جا زنگ تفریح
ولی هر دفعه باز
میومدم بکنم من از سرت باز
بگم تو دلمی، خوشگلمی، ککتلمی
حسمو میگیری مثل کوک رو لبمی
همه چی شروع بشه دوباره از نو دو قدمی
گرفتی اطمینانمو
تحمل میکردی توی چتی ها منو
تو و من، بود مثل سریالمو
نگاه میکردم خوب میکرد خیلی حالمو
با هم، ولی بودیم دو تا ادم تک
که میشدیم تو البوما با همه تگ
ولی فصل ها رد شدن و دستا سرد شدن
حرفا بد شدن و ظرفا پرت شدن
من و تو که بودیم همش هی تو چشم
دیگه زیادیم واسه هم غی رو چشم
کاری نمیشه کرد ندیم هی طولش
اره حیف بودش
ولی بیا واقع بین باشیم
اگه عاشقیم باشیم
ولی جدا از هم مث تاپ و جین باشیم
سیاوش اگه دیگه سیجل تو نیست
نکن پیرهن تو خیس
چونکه رابطه رودیگه دیدم اکثر چیزاشو
غذا که تمومه باید از سر میز پا شد
؛{همخوان: مهراد هیدن}؛
اگه بهت گفتم که سر نوشت بوده
داستانمون بد و زشت بوده
نه نکنی باور نه، نه نکنی باور
اگه بهت گفتم که دیگه راهی نیست
خونمون بی تو خالی نیست
نه نکنی باور نه، نه نکنی باور
؛{قسمت ۲: بهزاد لیتو}؛
توی بغل تو بودش فقط لیتو
توی سختی ها با تو مث علف صبح
رسیدیم اخرشو، سخته باورش تو
ولی باورش کن هنوز یادمه چون
رفتیم تا تهش و خوب بود همه چی
میدونستم لبات میدن طعم چی
نکشیم پایین همو
ارزشمون بیشتر از ادمی که هست جلوی اینمو
اول صبح میکردم من صبحونه درست
برات داغ میکردم شیر ونوتلاو تست
تا وقتی مسئولیت خونه ما با توست
همه چی رو به راه درست
ولی اشکام ریختن شونه هاتو شست
خیلی چیزا گفتم که الان پشیمونم
صورتم سفیده مثل گچه خونم
گفتی بچگونم ولی دیدی لشی تو من
دوس دارم رنگامون بازم پخش شه تو هم
ولی سیاه سفیدیم اصلا چی ها که دیدیم
سواره زندگی بودیم، الان پیاده میریم
تو هم دیگه هر چی ایراده دیدی
شاید هم دیگه رو اصن زیادی دیدیم
؛{همخوان: مهراد هیدن و نسیم}؛
اگه بهت گفتم که سر نوشت بوده
داستانمون بد و زشت بوده
نه نکنی باور نه، نه نکنی باور
اگه بهت گفتم که دیگه راهی نیست
خونمون بی تو خالی نیست
نه نکنی باور نه، نه نکنی باور
؛{قسمت ۳: سهراب ام جی}؛
همه چی خوب بود و اروم
انگار زندگی هم جور بود بامون
بوت بود پامون رو برفا و برگا
خاطره ها داشتیم ما هر بار و هر جا
تو سرما و گرما
ولی الان که دیگه
وقتی بغل همیم هم کسی دیگه سلام نمیده
چون برام رسیده همه دلارا رو هم
مثل فوتبال امریکایی کلاه ها تو هم
مثل خمارا تو ترک یهو صدا ها بلند میشد
در و همسایه همه چراغا روشن میشد
چرا با تو جنگ میشد؟
چیه تقصیر من بوده
نه که رو نِرو همیم
مثل دندون عقل
کمبود وقت
واست گذاشتم و زدم بیرون از خونه شب
همش عوض میشدم مثل روزای تقویم
سرد بودم باهات مثل سوزای بدخیم
الان دم خونه دو تا چمدونه
کارای بچگونه
وقتمون اب شد سالوادو دالی
عکسمون قاب شد ولی جاتو خالی
پ دیگه کاری باری؟
؛{همخوان: مهراد هیدن و نسیم}؛
اگه بهت گفتم که سر نوشت بوده
داستانمون بد و زشت بوده
نه نکنی باور نه، نه نکنی باور
اگه بهت گفتم که دیگه راهی نیست
خونمون بی تو خالی نیست
نه نکنی باور نه، نه نکنی باور
؛{پل: نسیم}؛
شب زدی حرفت
اتیش زدی عکستو
حرفتو پس بگیر
گفتی ازم خسته ای
گفتی که از این به بعد این یه قدر رابطه رو
میندازی دور
میندازی دور
؛{همخوان: مهراد هیدن و نسیم}؛
اگه بهت گفتم که سر نوشت بوده
داستانمون بد و زشت بوده
نه نکنی باور، نه نکنی باور
اگه بهت گفتم که دیگه راهی نیست
خونمون بی تو خالی نیست
نه نکنی باور، نه نکنی باور