؛[مقدمه]؛
سکوت سرشار از سخنان نا گفته است از حرکات نا کرده ، اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های بر زبان نیامده
؛[قسمت اول]؛
فردای من خیلی وقته که گذشته ازش
آب شد و ریخت روی گونه های من
مثلِ دونه های برف
مهم نیست که چی میشه بعدش
این مهمه که هنوز زندم
من همونم که بعد مرگش
همه میگن که هنوز زندست
من اشکامو به تو دادم
دیدم چشما همه تو خوابن
قبر ساختم از اتاقم
نفسم حبس شد
بدنم سرد شد/ ولی روحمو گرم نگه داشتم رو اجاقم
من همیشه بازنده بودم روی کاغذ
ولی همیشه جلو رفتم توی راهم
این دنیا با من بد بود
تاسم عددش کم بود
هنوز نباختم این قمارو نه نه
؛[همخوان]؛
جرم بعد جرم ، جنگ پشت جنگ
مرگ بعد زندگی ، زندگی بعد مرگ
من زنده موندم چون خبر خوب
واسه ی دشمنم مردن من بود
؛[قسمت دوم]؛
نه نرو وایسا ؛ از چی باید حرف زد
با چی میشه فهمید فرقِ خوبو از بد
من یادم نرفته اونجایی رو که بودم
ولی باید فراموش کنم جایی رو که هستم
یه کوه عقده ، تو این قفس مرده ، که زندگی هم جرمه
بعد این شب تاریک نوبت صبحه
؛[همخوان]؛ ×2
جرم بعد جرم ، جنگ پشت جنگ
مرگ بعد زندگی ، زندگی بعد مرگ
من زنده موندم چون خبر خوب
واسه ی دشمنم مردن من بود
جرم بعد جرم ، جنگ پشت جنگ
مرگ بعد زندگی ، زندگی بعد مرگ
هنوز رو پائم ، چون آرزوی دشمن من
زمین خوردن من بود