[متن آهنگ «افسوس» از بهرام]
[قسمت ۱]
افسوس واسه تو ای دل ساده
که هر کسی واست عقدهای فرستاده
هر کی که اومد جلوت گفت دلسوز توئه
حالا میبینی باعث غم امروز توئه
تو میخواستی زیر پرچم هیچ کس نری
به هر سیاست پستی تو نیشخند زدی
نگاها رو صدای تو شدن بیشتر شدید
ولی جوری که هستی تو رو هیچ کس ندید
تیغ رو بکش، فک نکنم خونت از رگ بیاد
وقتی حتی مادرت هم ازت مدرک میخواد
دیگه خوشیها رو تو زندگی تصور کن
فقط یادت میدن که به خدا توکل کن
مردم میخوان باری که رو دوش هست بردارن
پس تو رو طرد میکنن، خب حق هم دارن
تو یه جوون احمقی و عشق رپ داری
به بالاسریات هم خیلی رشوه کم دادی
تو زندگی عادی رو دوست نداشتی
هرثانیهت شب بوده، روز نداشتی
ولی توی هنرت موند باز هم دوومت
تو مملکتی که نمایش ساز هم حرومه
آره کسی واسه تو قدمی بر نمیداره
ولی کسی توی مشکلاتت کم نمیذاره
باید جای اینکه درد اون که هستی تو حس کنی
بشینی و دونههای تسبیحت رو بشمری
[همخوان]
افسوس واسه تو ای دل ساده
که حتی تکتک خندههات هم گله داره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که چشمای تو هر لحظهای گریه داره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که هر کسی واست عقدهای فرستاده
افسوس واسه تو ای دل ساده
که تو هفت تا آسمون نداری یه ستاره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که حتی تکتک خندههات هم گله داره
[قسمت ۲]
من خوب میفهمم از غم ظاهرت
که حتی شک داری به مریم باکره
داری پیش خودت میگی که این بیراه نمیگه
حتی تصویر زندگیت هم سیاهسفیده
تو میخواستی که عمرت رو هرز پس ندی
ولی فقط ورقهای تقویم رو خط زدی
وقتی دیگه بیدار شدی تو خوابت سخته
حتی گریه کردنت هم یادت رفته
مثل هفتاد میلیون احمق دیگه
حتی شعارهای قشنگت هم خامت کرده
تو هم یه جوونی پیرتر از ننه بابات
که پر عقده شده دیگه از سرت تا پات
این پنجتا انگشته واسه مشته گره کن
حتی نمیتونی راحت باشی پشت تلفن
اینکه شهر هم تو ظلمته عیب از منه
لابد این هم سنت پیغمبره
چیه؟ غیرقابلهضمه حرفهام یه کم؟
منتظری حقیقت رو توی اخبار بگن
ببین جوونهایی که جای تیغ رو دستشون
اونایی که لبخندی نیست تو حرفشون
این دل من بود، فهمیدی حرفهاش رو؟
بیخیال، دونههای تسبیحت چند تا شد؟
[همخوان]
افسوس واسه تو ای دل ساده
که حتی تکتک خندههات هم گله داره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که چشمای تو هر لحظهای گریه داره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که هر کسی واست عقدهای فرستاده
افسوس واسه تو ای دل ساده
که تو هفت تا آسمون نداری یه ستاره
[پایانی]
افسوس
افسوس
افسوس
افسوس
افسوس