Bahram
Javooni
آهنگ جوونی:

ورس۱:

نگاه توی آینه نقش چین و چروک رو صورتت

تار موی سفید پیدا قطره ی اشکی که رو گونته

میشینی به سوی حسرت گذر عمر خودت بگو حرفای من درسته یا که کفر

مهلت دوران جوونی گذشت و رفت چشم بذار تاریخ اعلامیت میگذره رو ۷

رفقا توی زندون حالا ببین شلی چه تنها حالا موندی ساکت تو تیر رس گذر غم ها

نزدیکته ۷ خطی که ۷ خطیه روزگارش که از ترس جوونی مبدل شد شوره زار

وقتی داشتی صداش میکردی بدون اون صداتو شنید

منو یادگاری از این دنیا پارچه ی سفید چه خوب چه بد جوونیت گذشت

کاروس (همخوان):

تو حالا بشین تو آیینه با من نگاه کن جوونیت گذشت پاشو چشماتو باز کن

تو حالا بشین تو آیینه با من نگاه کن جوونیت گذشت پاشو چشماتو باز کن
ورس۲:

یه آهنگ آشوبی تو گوشته تیک تاک ساعت عقربه ها به هم میرسن به امید اجابت

خیلی سخته وقتی پیر میشه دل یه جوون همیشه بعد از بهار میرسه فصل خزون

سنگینیه یه سایه روی بدن تو حس میشه همه گرمیه غرور جوونی نصف میشه

چشمت رو زمین میگرده دنبال چیزی شایدم نمیخوای کسی ببینه اشک میریزی

حسرت روزایی که واست بود جون تو بدن حالا تنها کارت توی پارک قدم زدن

همه شاخی و خلافی دیگه تمومه رفت بچه ها جون تو رو سند به نام زدن

باید بودی اونوقت فکر کسی که دلش خسته بود هنوز خدا آسمون رو به روی تو نبسته بود

پس تا هست تو بدنت قدرت جوونی الان بکش واسه زندگیت خط و نشونی

واسه آبی که رفت حسرت جوونیت گذشت

کاروس(همخوان):

تو حالا بشین تو آیینه با من نگاه کن جوونیت گذشت پاشو چشماتو باز کن

تو حالا بشین تو آیینه با من نگاه کن جوونیت گذشت پاشو چشماتو باز کن
تو حالا بشین تو آیینه با من نگاه کن جوونیت گذشت پاشو چشماتو باز کن

تو حالا بشین تو آیینه با من نگاه کن جوونیت گذشت پاشو چشماتو باز کن