Shahin Najafi
Lotf-Ali Khan
شام شب استخونه
استخاره کن
مادر ریشه های شیشه ای
شیرازتو بخون
بیا شب خونه لطفعلی خان
رودخونه گریه داره چش به راس
باغای غرق
قایقای قاق
قالی های دار
روی کاشیای شرق
چرا چون شبیه شیهه روی اسب مرده
خاصه وقتی خش رو بهار ماس لطفعلی خان

کاتبیم
خوابهای خط خطی
روی شاخهای شب
پشت پردههای درهمیم
همین؟
کمین کرده بازم زمین
گریه کن

چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
تفنگ در دهان خدا
پشنگ بر ناخن خلق مردد
در کوچه طاعون زوزه میکشد
و باد از تیفوس حامله است
درختان مات مرثیه خوان خواهران خویشند
خاک خراب خون و
بد عربده بر مرگ و تیرگی گسترده
مصیبت معصیت
معراج های َمْعَوج
دخیل به خیل خامهایُ مَعرج
کباب گربه و سگ
قحطی تیز تیره تیره میکنه زمان و
دوباره قاقاجاجار تاتاریده آسمون
جدا از این دس به سینه ها
ببین تاول چشو بشین رو مغز پینه ها

چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان
چشات قراره که درآد لطفعلی خان

دور دوره اخته هاست لطفعلی خان