[متن آهنگ «تبر» از شاهین نجفی]
[هم خوان]
ببین، داستان درختی که تبر شده منم
اون قدر خط زدن رو تنمون، دفتر شدم
به خیرشون امیدی نبود از اوّل
منم ریشه رو زدم، براشون شر شدم
[ورس]
من راه های دورو دیدم، من پیچش مو رو دیدم
هم پای خائن از پشت و برق چاقو رو دیدم
کرم شاعر شد از درخت صدام رفت بالا
تا حالا دیدی درخت بگه من تبرم؟
اون قدر حشره به تنم چسبید
با فامیلی که شاخه ها
من تبر میشم و هرزه رو میزنم
کوشن هم دستا؟ تو صف رأیان
قیمت تو دقیقه، مفت بردهان
چهل ساله های تینیجری که
واسه مرغ همسایه هم شق کردن
ملّتو آب برد و آبروها خرج سلفی خیریهها شد
این ور آب صادراتی ها هم تو مبارزه ادعای حق کردن
وافور به خشتک، پا منقل از تهران تا نیویورک و لندن
خروس محلّی و جابلبل به بازار موسیقی عرضه کردن
استاد مخالف لنگه هوا
پسر تا سر تو دست سپاه
روزی میاد می بینی اینا رو کردن قهرمان آزادیخواه
زیر پوشش پروژه ی کمپینا
دست به مهره بازی اعتینا
جوجه پرستوها رو پست کردن
تا شاخ شن واسه قناریا
بودجه، موبجه هم هست، تپل روش
منوتو تبلیغ کنه توپر توش
رابط بزنم توی ده دستگاه
راحت بکنم شاخ اینستا
اینستا گرمی بیستا
گیلکان گده شب سیاه گاب سیاهه
اشن ریئس گوروبان گارسیائه
آبو ندیده شلوارو کندن
صدا و سیما مرکز لندن
همه متخصصا، ببو فیمینیستا
اینترویو آلموست آرتیستا
یه کم بخون، لا-لا-لا-لا خفه بمیر، نکره ی خاک بر سر
جناب شابوق، منجی ملّت
فرماندهی لشکر عنترنت
قاضی مطرح کشور تهران
رهبر عالی قوم بادمجان
عالم امکان و کمین و کمان
دِ وا بده لیفته نوبون فاچرخان
چپ مستخدم، درجهی چندم؟
تلویزیون اَلسّلامُ عَلِیْکُم
سیاست با قر، بیضهی باقر
مشاور بانوان، مستر فاکر
فاخر آقا، طویل الشعرام، در ضمنِ اون دکتر بیضه هام
فیلما رو هموطنا بفرستن
به ایمیل اعتراض با بوس دَت کام
[هم خوان]
ببین، داستان درختی که تبر شده منم
اون قدر خط زدن رو تنمون دفتر شدم
به خیرشون امیدی نبود از اوّل
منم ریشه رو زدم، براشون شر شدم