[آلبوم چل / متن آهنگ "بشمار" از شاهین نجفی]
[قسمت اول]
شعر درمون نیس
دردیه
معجون از غم و خشم
و جنون، معدوم
اون که میبازه
سرو تو هنر، پس
معلومه محصول فاسد مزرعه
حاصل کار یه مشت فاسده
مقصود پول
مشکوک، مسئول
معشوق، مشتری
موردی مصرفی
دولت مقروض
ملت مغضوب
کاسب حرمت داره
اون که میدوشتت
فرضش اینه که گاوی
گفت، نقشت چیه؟ رهبری؟
گفتم نه، بگو آقای راوی
چش و چالا از اسید له
بیچارهای تو مسیر مه
مشق مرگ
اشک سرد
رد خون
رو ورق
پشتو نگاه نکن، برنگرد
فامیلِ من بود
اون که بیجون
تا پشت میله رفت و سر داد
تکلیف ما با خون
تو خیابون روشن میشه، سردار
نه بدن ضعیف از تزریق
نه بزل و بخشش، نه تشویق
تاریخ بخونه شرح حال ما رو
فردا بشنون این واژهها رو
[همخوان]
بشمار، بدن بچههای بیکفن تو نیزارو
بشمار، صدای کارگر عزادارو
بشمار، گلوی بریدهی بیآزارو
[قسمت دوم]
زندگی رو طناب
ته دره این و اونو بنداز تا نیفتی
نصف دیگهش
زیر حلقهی دار و بن بست
بند و شام مفتی
فردا این جوجه زامبیا
از تخم درآن، شاخن برات
دستت داره دور گردنا
اون دستا هم دارن برات
لیلامون بورسیه نداشت
پدرش بیزنس روسیه نداشت
از جیب ضُعفا نزد و
خونه و مغازه
ارثیه نذاشت
محسن ما
کف دستش خط خطی بود
از کار بیدستکش
لات اجارهای نبود
خم شه کرنش کنه
پیش هر پیشکشتون
سینه سوراخ
استخونا شکسته
سر گل داد
سیره به وقتش
سهمشو خورد و
گشنه رو جلو گلوله هل داد
سهم من یه باک بنزینه
شانس مدد کنه خرجی بدنت
صبر من تیزه رو زمین
ضعیف کُشتی
خوردی، زدنت
دستامون که گره شه
به هم سیل بغض ملت رها شه
حکم ماست مشت اول
انگشت وسط روی ماشه
نه وقت مرثیه پرثیه هست
تفنگو پُر کن از خشم کوچه
ترک تحصیل
تلخه تحقیر
طرد و تحمیل
بی صداها رو
صدا کن
پاپتیهای بیفردا رو
[همخوان]
بشمار، مغز پاشیده زیر پا رو
بشمار، گوله تو گلبرگ پویا رو
بشمار
[قسمت پایانی]
خالد، احمدرضا
آرمین، آرین، حسام
ساسان، نیکتا، امیر
پژمان، میلاد، عدنان، مجتبی
حسن، کاوه
یونس، جبار، سلمان، عمران
پر کینهام رو به دشمنی
که غاصب آزادی منه
مسئلهی اول و آخر عدالت
آزادی میهنه