[مقدمه]
چه بوی خون تازه میده خاک تنت
چه سرخه گلای روی پیرهنت
چه رگای خشکیده رو به کویری
سَر خم نمیکنی با اینکه اسیری
[همخوان]
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلولههاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینههاس
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلولههاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینههاس
[قسمت ۱]
کی میگیره قلبم آروم
تا وقتی تو توبندی ایرانه خانوم
شیر بانو جان زیبا
خورشید رهایی قصههامون
سخت نیست تو رو ساختن از نو
دووم بیار تا بمونی برامون
پادشاه منطقه تویی
تو منطق عشقی ایرانه خانوم
[همخوان]
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلولههاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینههاس
[پس همخوان]
ایران
نشه دست چین دست چین کنه گلاتو
آب و خاک و جان مایی
مادر، داریم هواتو
[قسمت ۲]
دست تبهکار تجاوز کرده به بدنت
تبارتو سوزند و تبرشو زده به تنت
بمیریم و نبینم مردنتو آروم آروم
نبردی مردمتو از یاد که جان بانو
ببخش ما رو اگه دستمون کوتاهه برات
نمونده چیزی جز جونمون که قربانی شه به پات
شور میزنه دلم که کور دل بهت مسلطه
رهایی توئه که شرط آزادی ملته
بگو با بغض مادرای چش به راه آبان
بگو با بچههای نسل خون ستارخان
بگو با قامت رشید نوید افکاریها
بگو با سینهی ستبر پویا بختیاریها
[پیش همخوان]
تو تاریکی، تو نوری
بشکاف ای مرز رهایی
طلوع کن دوباره
[همخوان]
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلولههاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینههاس