{متن آهنگ «هشتادیا» از شاهین نجفی}
{همخوان}
حـیـف که از جنس شباید و
حـاکـم به خاک تنم
خار شم اگه یه روزی از
خـاکـم دل بکنم
{قسمت یک}
چی بپوش، چی بخور
چی بزن، چی بگو
دیـــوث
خستم ازت
دست و پامو بستی از ازل
تو میکنی و من میشم هَول؟
کی زد تو گوش کی از اول؟
وقتی که من گیرم سر محل
بیزارم از توجیه و توضیح
و رد شدم از تو، بگذر ازم
{هوک}
من بدپوشم، تو رو سننه
من میزنمو لول شم، تو رو سننه
حال میکنم توشم، تو رو سننه
من عاشقم بوشم، تو رو سننه
{قسمت دو}
ها چیه نگاه میکنی به دستام
خط میندازه رو چشات تتوام
تیغم داره باز پاش میام
بپیچی به پام من از اون لاشیام
که پارت میکنمو بازداش میام
هیژده ساله هیژده تا خط
دههی هشتادی قاتل خشتک
میکشم رو سرت، شورشی دختر
مامورا جلوم انداختن سپر
میگی رد دادی آره کاملا
روبرو لشکر همه قاتلن
فرصت بدی از سر حاملن
رخصت بده دوستام همه قابلن
هشتاد ساله سرت توی خشتک منه
دامن کوتاه بپوشم؟ زشته که نه نه
من هرجوری عشقمه آزادیمه
بکش بیرون از ما که ریختم سرت
شاشیدم توی اون اعتقاد و باور
که بخواد بم فرمون بده
من پاشیدم روی اون انقلاب و اصلی
که بخواد منو پنهون کنه
خود خَشمم، خیابون مال ماس
داداشیا پشتم، هیبت باراباس
لاستیک بده بابا جون، آتیش
از ته بزنم بکنم ریــــش
روسری میسوزه واسه مهسا
حرف مفت واسم دیگه باقی بحثا
متحد، منسجم، سرپا
ایرانو میسازیم توی ده سال
{هوک}
من بدپوشم، تو رو سننه
من میزنمو لول شم، تو رو سننه
حال میکنم توشم، تو رو سننه
من عاشقم بوشم، تو رو سننه
{پل}
صدا میمونه و تنم
فدا برای میهنم
کینهی ما یه دونه بود
شما کاشتین تا این خنجر درآد
این خنجر غم تو سینهشه
عطش داره هنوز خون میخواد
{همخوان}
حـیـف که از جنس شباید و
حـاکـم به خاک تنم
خار شم اگه یه روزی از
خـاکـم دل بکنم