REZ
Nabood
؛[قسمت اول]؛
جدید بود، نبود؟
عجیب بود، نبود؟
پر حرف بود، نبود؟
حسش شدید بود، نبود؟
از فقر خوند، نخوند؟
از فهم خوند، نخوند؟
از فرق خوند، نخوند؟
رپ فارسی بود، نبود؟
رفتم توش، تموم
رپ میکردم خیلی روون
کل شهر خاکستری، بالا سر من رنگین کمون
نکردم عشق رو حروم
پخش میکردمش تو زمون
وقتی همه خودخواه بودن
واسه من دیگه خودی نموند

؛[همخوان اول]؛
میتپه قلب، میزنه نبض
من میگم باید یه کاری کنم
میشنوه گوش، میاد تو مغز
من میگم باید یه کاری کنم
میره تو ذهن، میکوبه ضرب
من میگم باید یه کاری کنم
روی زبون، میره بیرون
من باید خودمو خالی کنم
؛[قسمت دوم]؛
میگم توی سرم میخونم واسه تو
دل حرف میزنه، نفس میخوره گه
لفظ و ادا اید، همه فاز شو
تصویراتونم که مچاله شد
تو خودت بگرد ببین داری چی؟
ساختی یا کپی کردی از رو کی؟
من با تیمم اومدم اینجا
از توام تو مسیر اثری نیست
استعدادی؟ پس کوشی؟
قایم شدی پسِ گوشی
یه بند غر میزنی، یه تک ناله ای
معلومه خالی از هوشی
این کار میخواد پشت کار! هان؟
مگه نه، اومدی چیکار؟
هنر هم خریدنی نیست
حالا تو فکر فروشی

؛[همخوان دوم]؛
میاره کارت میکشه نقد
من میگم باید یه کاری کنم
میره بالا، میپاچه سم
من میگم باید یه کاری کنم
تصویرا پهن، میرن تو هم
من میگم باید یه کاری کنم
اینا خیلی وقته توی سرمه
من باید، من باید خودمو خالی کنم
؛[قسمت سوم]؛
بهرام‌ام، نمی‌شمم رام،
هیچکس‌ام، گوش می‌دن حرفام
من عطر حنجره یاسم
من سورنام، مرد تنهام
فدایی تو دل کابوس
قافمو منگول ناقوس
میرم لا بلوک با داریوش
منتظر بامدادم، هان کوش؟
خودم و رولم و خلسه
شایانم صفیر عرصه
با عرفان میزنم پرسه
از سر تا تهم یه لحظه
پیش میرم مثل پیشرو
آزاده عین حصین
میدم این نوید رو سهرابم، ساعی ام
تا آخر داستان حالم اوکی

؛[قسمت آخر]؛
هی میگم، هی میگم
هی میگم باید یه کاری کنم
هی میگم، هی میگم
هی میگم باید یه کاری کنم
من میگم، من میگم
من میگم، باید یه کاری کنم
من همه کارامو کردم
بقیه باید یه کاری کنن