REZ
Charkhe
;[قسمت اول: حامد اسلش];
دوتا گوش بسته با یه زبون دراز داره
یه روز اعتراض داره، یه روز سازگاره
یه نمونه بارز از تناقض
از هر طرف قرار گرفت مورد تعارض
ذهنش از بچگی شد قربانی تجاوز
به درد بی درمونش زدن انگ تمارض
انقدر کشید تا کلفت شه پوستش
امنیت رو میدید تو خانواده دوستش
زندگی زور بهش میاورد تا بکنه خوردش، ترکوندش
ولی اون سفت سر جاش واستاد تا اونو سرجاش نشوندش
ساخت، سوختش
هدف رو نشونه گرفت تا چشماشو دوخت بهش
روز به روز بهش نزدیک تر شد و
فکر کرد تا خودشو رسوند بهش
خطر همیشه بودش بیخ گوشش
قدرت اونو برد تا دور از انتظار
تا بالاترین طبقه برج زهرمار
جایی که بازی با جون آدما شده واسشون خنده دار

;[همخوان];
ظالم شده بالاخواه مظلوم
گناهکار، ظاهر معصوم
میگه آزادی، میکنه ممنوع
این درد، نه، نداره درمون
این درد، نه، نداره درمون، (نه، نه)
این درد، نه، نداره درمون، (نه، نه)
این درد، نه، نداره درمون
این درد درمون نداره، نه، نه، نه

لعنت به این درد بی درمون
وقت داشتنش هم نمیشن کور
ریزا تو این چرخه میشن غول
با این درد بی درمون
نداره درمون این درد، (نه، نه)
این درد درمون نداره، (نه، نه، نه)
نداره درمون این درد، نداره نه
این درد درمون نداره، (نه، نه، نه)

;[قسمت دوم: رض];
این درد نداره درمون، ممنون
در دیگ باز بود، لب به لب عن بود
جمع مفت برا، منهای من بود
من عسل رو میخوام، زنبور، کندو
نیش میزنه، چیش بیخ تا بیخ ریش
رخ شاه گرفته و وزیر حالیش نیست
فیل دست تو دست اسب میگیرن زیر
سربازا کف زمین، غرق خون، خیس
لت و پار، روزگار تیره و تار
تابوتا رو دست، جمعیت همه زار
بنویس تو تاریخ، قهرمانا مردن
زنده هاشونم گذاشتیم سر کار
فکرشو کن انرژی پاک
جابجایی تو لحظه، هرجایی باشه جا
مثل دونه دومینو، قطاری کنار هم
یکی افتاد تا ته صف، میشه صاف

;[همخوان];
ظالم شده بالاخواه مظلوم
گناهکار، ظاهر معصوم
میگه آزادی، میکنه ممنوع
این درد، نه، نداره درمون
این درد، نه، نداره درمون، (نه، نه)
این درد، نه، نداره درمون، (نه، نه)
این درد، نه، نداره درمون
این درد درمون نداره، نه، نه، نه

لعنت به این درد بی درمون
وقت داشتنش هم نمیشن کور
ریزا تو این چرخه میشن غول
با این درد بی درمون
نداره درمون این درد، (نه، نه)
این درد درمون نداره، (نه، نه، نه)
نداره درمون این درد، نداره نه
این درد درمون نداره، (نه، نه، نه)