Fadaei
Hamseda
[مقدمه]
تو نه بارونی، نه شن‌باد
تو نه مرهمی، نه فریاد
تو نه خسته‌ای، نه هم‌پا
تو نه از غیری، نه از مــا
…نمی‌تونم
نمی‌تونم، تو رو همصدا بدونم
تو یه روز سبزی، یه روز زرد
یه روز همدردی، یه روز درد
تو فقط هستی که باشی
تو نه مرگی، نه تلاشی
تو فقط هستی که باشی
تو نه مرگی، نه تلاشی

[قسمت اول]
مَنَم، فدایی
بحثم بحث لجنه
بحثِ رپِ فارسی
...به جز عده‌ای محدود

رپ‌فارس دو بخش است
یا دَدی داده موندن احمق
یا بد به فکر درآمدن و مُخ‌شون بسته‌س
خوب گوش کن اول، دسته‌ی اول
دست به خودکار نزن، پُربار نی کارت
قلمم می‌گادت
ایرادت اینه راه میری ولی تو بی‌راهه
می‌نالی اَ چی وقتی بسیجن
فک فامیلا که غَمتو نبینن
مَرد شدی حالا تویی و پولای بابات
زیادیه پَ می‌خری سیگاری تا باش
شعر بنویسی
ولی توخالی بالاخونه
پایین چسب زخم
می‌مالی شب به شب
خوابی حتی تو بیداری
بیناییت که فقط صرف زینت و زیبایی میشه
به چی می‌بالی دیگه؟
ویزایی که تو پاس ایرانیته؟
نه به اینا نی
البسه‌ت فقط برا دَر و دافا دارن گیرایی
گوشم پُره از این شعارا
رپ کالا نی که بخری‌ش با دلارات
مناجات دِله با قلم
به قول قاسمی نی کار شماها
تو همه حرفات بی‌منی
انگاری اَ دهن عقیمی
حیف وقتی نی
پَ بریم به دسته‌ی دوم برینیم
واضحه مسئله
تو فاسدی، گذشته تاریخ مصرفت
بالاخره دفترت حامی فقراس یا مفسر مذهبه؟
گیری تو مهلکه، یه سؤال
مقصدت کجاس پسر شجاع؟
رپکنی یا کمونیستی یا پی خدا؟
بنده‌خدا آرزوهات گشنه‌ن
به هر دری می‌زنی واس خاطر شهرت؛ کسمغز
تو که مشوقت سولاخ کون زیدته
چی داری میگی؟ لابد دوباره نرسیده جنس بهت
یه روز اسطوره‌ت لنینه، یه روز طیبه
تنها چیزی که جر دادی شیکم کیکته
[پایانی]
نکنه حرفای خامم خاطر عزیز و آزرد
نکنه اسم حقیرم توی کتابای تو خط خورد
اگه اشتباه می‌خونم، بگو، راست بگو
بدونم، تو کدوم رنگی؟ کدوم بو
اگه سکه‌ای کدوم رو؟
که نه ظلمت، نه فروغی
نه رکودی، نه بلوغی