Mehrad Hidden
Khatteh Man (Remix)
آه بنویسین خط من هه هه
اینجاست که می بینین خط من کیه آه
عرفان خشایار افرا ریویل مهراد هیدن آه آه
هر کی که باهام باشه
هرچی به پاش باشه
سختی تو راش باشه
خط من
هر جا که من برم
خسته و در به در
همراه من سفر
خط من
هر جا که من برم
خسته و در به در
همراه من سفر
خط من
[Erfan]
خط من هفت مرده تو رپ سر داره
هفت خط تو رد بی برگشت با یه
لشگر از لندن تا من صف داره
آره گفتم لندن پس حتما بایست
باشه چند خط از مهرک و مهراد
پخش شه دوبی و شمشک و تهران
همین چند خط پس
همین چند خط بس
داشی شرمندم وقت خشی و افراست
[Afra]
خطم لشگر سربدار
بکس خبرچین و خایه مال
تا به حال گذشته 6 سال
رپ بندا کنار مال ماست امسال
وقت تمومه و تموم دوومت
زیرزمین رپینو ما پشت بومش
دنیا پی خطمه نومیه خط بده
آشور تا که تکت تهران دستمه
هر کی که باهام باشه
هرچی به پاش باشه
سختی تو راش باشه
خط من
هر جا که من برم
خسته و در به در
همراه من سفر
خط من
هر جا که من برم
خسته و در به در
همراه من سفر
خط من
[Reveal]
[English Text]
[Khashayar]
شنیدی ریویل بودش حالام خشایاره
میشنوین میرین تو حس کارام خنده داره
خط ما خطرناکه ما 5 تا
تخت خونی تیکه تیکست صبه تنتو
این خط ماست
از خونه تکون نخور نکن کفشو پات
اگه حال نمی کنی با ما اینه اخطار
مهم نیستی اصلا به کیرعرفان
هر کی که باهام باشه
هرچی به پاش باشه
سختی تو راش باشه
خط من
هر جا که من برم
خسته و در به در
همراه من سفر
خط من
هر جا که من برم
خسته و در به در
همراه من سفر
خط من
[Mehrad Hidden]
زاخار بدون وضع خطم خیلی خوبه حالا دیگه
یه خطم رو میزه که از لوله بالا میره
میره تو خونمون تا که بیام تو موده خوب
دستمونه توتنمون تو طول روز تا که بشه غروب اون
خورشید چونکه شب مال ماست
دافام میان یکی چپ یکی پایه راست
چیه چشم نداری ببینی
چشت دراد تا نتونی دیگه از اون چشم تو ببینی
دورورمون عکاس داره لنزو میذاره
سامانم از پارکینگ داره بنزو میاره
عمو سهرابم طبق معمول هیزو میچاقه
ادامه بذاز عرفان دوباره بیسو بیاره
ها منم تو استیل خاص خودمم
با پیانو در حال زدن والس شوپنم
اینم یه کادوست واسه دافا باز امسال
صدا سوزناکه من رو بیت داش عرفان
(هر کی که باهام باشه
هرچی به پاش باشه
سختی تو راش باشه
خط من
هر جا که من برم
خسته و در به در
همراه من سفر
خط من)3بار
حالا که فهمیدی خط من چیه
پس پسر دیگه
نیای یه وقت سمت من
چونکه نفر آخر تیغ که دید
چنان جیغ کشید
تفلکی انگاری ختنه کرد