Mehrad Hidden
Gorgo Mish Pt. 2
[قسمت یک]
پرده رو پایین ، درارو چفت
پنجره بسته س همه قفلارو سفت
مردمک تنگه افتاده قند
این حنجره خستست از بس کشید، جیغ
گوشارو تیز انگار یه صدایی میاد
چشمای دورم بهم نگاه زیاد
دورمو بستم بعد یه سنگر ساختم
و رفتم توش تا برنگردم
برنگردم
[همخوان]
بسه این طلسمو ازم بردار
روشنش کن تا دوباره ببینم
دوباره بتونم دوباره یه روزِ نو
بسه این طلسمو ازم بردار
روشنش کن ، روشنش کن
[قسمت دو]
پرده کناره درا رو باز
پنجره بالا قفلو آزاد
همه کجان چرا هیچکی نیست
فقط منم اینجا این همه وقت
تنها بودم ، تنها بودم
[همخوان]
بسه این طلسمو ازم بردار
روشنش کن تا دوباره ببینم
دوباره بتونم دوباره یه روزِ نو
بسه ، این طلسمو ازم بردار
روشنش کن ، روشنش کن
[قسمت سه]
فکر کنم باز یه صدایی شنیدم
مطمئنم که اون جا یه سایه دیدم
قدمو آروم عقبی برمیدارم
مو رو تن سیخ میشه نفسو کم میارم
پرده رو پایین درارو چِفت
پنجره بسته است همه قفلن و سفت
[همخوان]
بسه این طلسمو ازم بردار
روشنش کن تا دوباره ببینم
دوباره بتونم دوباره یه روزِ نو
بسه این طلسمو ازم بردار
روشنش کن ، روشنش کن