؛[مقدمه: مهراد هیدن]؛
یه آرزو کردم، یه نقشه کشیدم
چشمامو بستم، خوابشو دیدم
هیچ قله ای سخت نیست
کوهی بلند نیست
دوباره می رفتم
حیف ولی وقت نیست
؛[همخوان: مهراد هیدن]؛
اگه خورشید قهر کرد
یا حتی یه وقتی هوس کرد
آسمون با کلی ستاره هوامونو داره
اگه دنیا لج کرد یه وقتی فرمونو کج کرد
ماه بالا سر مهتاب جادمونو روشن کرد
؛[قسمت ۱: مهراد هیدن]؛
به چه خوش بود یه لحظه
تا قبلِ اینکه پریدم من از خواب
رنگِ آفتاب چه زرد بود
چقدر اون قشنگ بود
کاش تموم نمیشد اصلاً
شاید یه کم گرون تموم شد
زود بهارم خزون شد
ولی بازم می ارزید
نه اصلا مهم نیست اگه باختم
من مهتابو داشتم
اون راهنمای من بود
؛[همخوان: مهراد هیدن]؛
اگه خورشید قهر کرد
یا حتی یه وقتی هوس کرد
آسمون با کلی ستاره هوامونو داره
اگه دنیا لج کرد یه وقتی فرمونو کج کرد
ماه بالا سر مهتاب جادمونو روشن کرد
؛[قسمت ۲: تارا]؛
یکی خوابه، با بالِ بسته
منتظر مونده خورشید بتابه
یکی تا صبح، بیداره
تار به تار رویاهاشو میبافه
نوازشِ آفتاب و رنگهاس
همه چی اینجا واقعی تره
اون سیاهه، اما با بالِ باز
حتی وقتی خوابه با فکرِ پرواز
؛[همخوان: مهراد هیدن]؛
اگه خورشید قهر کرد
یا حتی یه وقتی هوس کرد
آسمون با کلی ستاره هوامونو داره
اگه دنیا لج کرد یه وقتی فرمونو کج کرد
ماه بالا سر مهتاب جادمونو روشن کرد
اگه خورشید قهر کرد
یا حتی یه وقتی هوس کرد
آسمون با کلی ستاره هوامونو داره
اگه دنیا لج کرد یه وقتی فرمونو کج کرد
ماه بالا سر مهتاب جادمونو روشن کرد
؛[پایانی: آرش دارا]؛
خورشیدِ خُرم، حلقه ی چشمم
توو راهروهای آسمون
می پیچید فریادمون
گفتیم شبه، تاریک و سرده
دست کرد توو آستینِ نور
ماهو گذاشت توو دستمون
خورشیدِ خُرم، بتاب تا ابد
ابد ابد ابد ، ابد ابد ابد