Mehrad Hidden
Menhaye Yek
[متن آهنگ «منهای یک» از سهراب ام جی و مهراد هیدن]


[همخوان: مهراد هیدن]
اون تو منهای یک
مینویسه چرکای ذهنشو
با فکرای بکر
بیداره با چشمای قرمزو
اون تو منهای یکه
یه روز میبینیش اون بالا
یه روز میبینیش اون بالا مالا ها
چون کار داره حالا حالا ها
اون تو منهای یک
مینویسه چرکای ذهنشو
با فکرای بکر
بیداره با چشمای قرمزو
اون تو منهای یکه
یه روز میبینیش اون بالا
یه روز میبینیش اون بالا مالا ها
چون کار داره حالا حالا ها

[قسمت 1: سهراب ام جی]
کردیم دیگه دورا رو سفید
این کله هه بود جور سهرابو کشید (آره)
صدامونو دارین از تو خیابون
همه دست تو جیبامون
پامون هست پوتینامون هنو
شروع کردیم ما اَ منهای یک
اون موقعا خبری نبود اَ امضای چک
فقط پِیکای سک
وسط جنسای فِیک
الان مایه در میاریم از این ورسای تِک (هی)
بعضی وقتا باید اَ قصد بری
یا یه چیزی اَ دست بدی (چون)
شاید افتادی از خستگی
ولی می‌ارزه اگه بخوای درس پس بدی
چون من تکی رفتم جلو کسی حریفم نشد
جوری گفتم گور بابا دنیا، ظریفم نگفت (نه)
تند میری بپا یه وقت نشی پنچر و
اینجا وضعیت خرابه، انقد اذیت نکن
[همخوان: مهراد هیدن]
اون تو منهای یک
مینویسه چرکای ذهنشو
(چرکای ذهنشو)
با فکرای بکر
بیداره با چشمای قرمزو
اون تو منهای یکه
یه روز میبینیش اون بالا
یه روز میبینیش اون بالا مالا ها
چون کار داره حالا حالا ها

[قسمت 2: سهراب ام جی]
نه نبودم لنگ فرصت
گروه خونیم چیه حاجی گنگ مثبت
متحد تو این جنگ قدرت
بگو بیان همه رفیقای کله گندت
کیا هنرمندن؟ هان؟
اونایی که سبک دو در کردن؟
صفر تا صدشو خودم رفتم
تشویقا باس بشه بلندتر پس
عمو کلاً خستس
چند سال دیگه استیج مال ماس (آره)
واسه خیلیا استرس داره باز
زیرزمین با یه استعداد خاص
همه جا رو میگیره و استثماره فاز
من از واقعی واقعی‌ترم (چی؟)
داغ نمیکنه هر باده‌ای سرمو (نه)
مهم نیس بهم آفِری ندن
خب من ترجیح میدم تو هر باجه‌ای نرمو
رک
[پل: مهراد هیدن]
از اولش
اینجوری نبود
جیباش خالی
پیزوری، کبود
همش شات بعد شات
خط بعد خط
پسر خوب
دوتا پسر بد

[قسمت 3: سهراب ام جی]
قول دادم به خودم که یه رو میرسم
تصویرشو برام تو بگو میکشم
دنبال این نبودم که دیده شم
نه، الان شهر داره میلرزه زیر من و
پام سفت شده (چی؟)
هیچ جا نمیرم، جام چفت شده
بیتام حفظ شده
بابام گفت برو به پسرِ لا اوبالیش
منم رفتم زیرِ زمین زدم خاکو آتیش

[پایانی: مهراد هیدن]
اون تو منهای یک
با فکرای بکر
اون تو منهای یکه
یه روز میبینیش اون بالا
یه روز میبینیش اون بالا مالا ها
چون کار داره حالا حالا ها
اون تو منهای یک
مینویسه چرکای ذهنشو
با فکرای بکر
بیداره با چشمای قرمزو
اون تو منهای یکه
یه روز میبینیش اون بالا
یه روز میبینیش اون بالا
یه روز میبینیش اون بالا