؛{همخوان: مهرادهیدن}؛
گشتم گشتم هرجا پیدا نشد اما
رفتم رفتم تنها تا رسیدم به یه دریا
دیدم من آدم جنگم من از جنس سنگم
دیروزم مهم نیست حتی امروز تا که هست فردا
تا که هست فردا

؛{قسمت ۱: مهرادهیدن}؛
جستجو تا رسیدم به زخم
رسیدم به رگ تا پوسیدم از ریشه
طول کشید تا رسیدم به ترس
فک نمیکردم میشه تا که رسیدم به اصل
رستگاری از شروع یه ایدست
شک و شکوندم جلوم انگاری جنس شیشست
نور میدم از وجودم دورو ورم اگه تیره ست
چون از آفتاب روشن تراین آتیش تو سینه ست
سفت گرفتمش افسار رو گردنو
شلاغم تو دستم نگاه نمیکنم عقبو
میتازونم رو به جلو رد میکنم بقیه رو
باد ملایم کن آروم اعصاب و نبضمو
خیس میشه چشا چون این اشکا واسش شوره
خوب گوش بده اینو نعره های غوله
اینکه اینجاست مال منه اینم رد پای روشه
اینهمه واسه اونه ، ایندفعه چه آسونه
امید دارم
امیدوارم
یأس راه نمیدم تو هیچ کارم
تو فصل برداشت میکارم
تا بیدارم
یا بردم یا مردم
؛{همخوان: مهرادهیدن}؛
گشتم گشتم هرجا پیدا نشد اما
رفتم رفتم تنها تا رسیدم به یه دریا
دیدم من آدم جنگم من از جنس سنگم
دیروزم مهم نیست حتی امروز تا که هست فردا
تا که هست فردا

؛{قسمت ۲: سامان ویلسون}؛
اونکه اونجاست مال منه دادا اینورو نگاه کن
عقب افتادی بازم میزنم دفاع کن
اومدی برا چی، اومدی نبازی
من اومدم ببرم اینه اختلاف
حریفایی که میبینم خیلی داغونن
ادعاشون میشه ولی اینا خیلی آسونن
مفت برا میخوان منو وایسونن
ولی نمیتونن
اگه اینا لاشخورن من گرگ وحشی شدم
همه این قبلیا که اومدن جلوم به شدت تنبیه شدن
بگو دورووریات تحقیق کنن راجع به من
میفهمی که سخت میوفتمو تند تر و سریعتر
پا میشمو وایمیسم رو پام فقط ایندفعه محکم و قویتر
مهم نیست ببازه یا ببره پهلوان
پهلوون زیاده یه نفره قهرمان

؛{پایانی: مهرادهیدن}؛
هرچی بگی شد هرکار بگی کردم
دیروزم تموم شد هرچی سخت امروزو رد شم
میبینم مهم نیست نه مهم نیست تا که هست
فردا