[ورس]
وقتی که دلتنگ میشم و همراه تنهایی میرم
داغ دلم تازه میشه، زمزمه های موندنم
دغدغه های خوندنم با تو هم اندازه میشه
با تو هم اندازه میشه
قد هزار تا حنجره تنهایی آواز میخونم
دارم با کی حرف میزنم؟ نمیدونم نمیدونم
این روزا دنیا واسه من از خونمون کوچیکتره
کاش میتونستم بخونم قد هزار تا حنجره

[همخوان]
طلوع من طلوع من...
وقتی غروب پر بزنه، موقع رفتن منه
طلوع من طلوع من...
وقتی غروب پر بزنه، موقع رفتن منه

[ورس]
وقتی که دلتنگ میشم و همراه تنهایی میرم
داغ دلم تازه میشه، زمزمه های خوندنم
دغدغه های موندنم با تو هم اندازه میشه
با تو هم اندازه میشه
قد هزار تا حنجره تنهایی آواز میخونم
دارم با کی حرف میزنم؟ نمیدونم نمیدونم
این روزا دنیا واسه من از خونمون کوچیکتره
کاش میتونستم بخونم قد هزار تا حنجره

[همخوان]
طلوع من طلوع من...
وقتی غروب پر بزنه، موقع رفتن منه
طلوع من طلوع من...
وقتی غروب پر بزنه، موقع رفتن منه

[قلاب]
حالا که دلتنگی داره
رفیق تنهاییم میشه
کوچه ها نا رفیق شدن
حالا که میخوان شب و روز
به همدیگه دروغ بگن
ساعتها هم دقیق شدن

[همخوان]
طلوع من طلوع من...
وقتی غروب پر بزنه، موقع رفتن منه
طلوع من طلوع من...
وقتی غروب پر بزنه، موقع رفتن منه