Mohsen Namjoo
Cordoba/Scenes From Summer
کشاله ها, کشاله ها, کشاله های ران من
کشاله های ران تو برید امان من! جان من! برید امان من!
درد تو رسید تا مغز استخوان من
کشاله ها, کشاله ها مناقشات جان من
برید نان من, آجر است در دهان من
ملامت است این کمان من, کشید بر زبان من, جان من!
کشاله های ران تو برید امان من
درد هجر تو رسید تا مغز استخوان من
ملاحضات ثانوی, کشاله های چاقوی
مشاوران خاتمی, کشاله های چاقوی
مسافران زندگی, کشاله های چاقوی
مناسکات معنوی, معین حان من, برید امان من, سفید ران من
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
خود را چو فروریزم به خاک در آمیزم
چرا که من همان خاکم که هستم
یک روز سر زلف بلوندت چینم بهر دل مسکینم اینم [جیگرم, اینم]
یک روز که باشم مست! لایعقل و طرد و سست
یک روز ارس گردم اطراف تو را گردم, از خاک برآرم تو, بر آب نشانم تو
کشتی شوم جاری, دور از همه بیزاری
دریای خزر گردم خواهی تو اگر جونم
مخصول هنر گردم خواهی تو اگر جونم
صد سینه سپر گردم خواهی تو اگر جونم
یک روز بصر گردم, یک روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
حبل المتین گیست
جمعا به تو آویزیم
لاتفرقوا و اعتصموا, لاتفرقوا و اعتصموا, لاتفرقوا و اعتصموا
یک روز درآویزم, بر گیس تو آویزم
یک روز دو چشمم خیس, یک روز دلم چون گیس, آشفته و ریساریس
بردار دگر بردار
بردار به دارم زن
از روی پل فردیس
دریای خزر گردم, خواهی تو اگر جونم
محصول هنر گردم, خواهی تو اگر جونم
صد سینه سپر گردم, خواهی تو اگر جونم
یک روز بصر گردم
یک روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
ای درد تو ام درمان, در بستر ناکامی
وی یاد تو ام مونس, در گوشه ی تنهایی
ای خاطرهات پونز, نوک تیز ته کف کفشم
این سندل رسوایی, این سندل رسوایی
گرگی تو و میشم من, بر زلف تو آویزم
آب از تو سریشم من, بر زلف تو آویزم
اوگزاز و دیازپامی, جز زلفت آرامی
چون زلف تو نارآمم, رسوا و پریشم من
دریای خزر گردم, خواهی تو اگر جونم
محصول هنر گردم, خواهی تو اگر جونم
صد سینه سپر گردم
یک روز بصر گردم
یک روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم