[قسمت 1]
از فتح یه بوسه میام
آتشفشونه تو صدام
بی تابِ رقصم زیرِ بارون
با من بیا این حال خوب و
خورشیدِ در حال غروب و
از راه رفته بر نگردون
امشب تمام فرصت ماست
پایان خوبِ قصه اینجاست
ماه و برات پایین میارم
اگه رو موهام برف نشسته
هنوز تو این سینه ی خسته
یه قلب هیجده ساله دارم
[همخوان]
فردا بازم از سر نو
من و جهان بدون تو
بازم من و آوار اندوه
اندوهی هم اندازه ی کوه
اندوه خاکی غرق خون
خونه ای افتاده تو زندون
[قسمت 2]
از خونه ای ویرون میام و
خون می پوشونه رد پام و
پشت سرم درهای بسته س
پشت سرم آتیش و رگبار
پشت سرم صد چوبه ی دار
پشت سرم تاریخِ خسته س
منو بگیر از دردم امشب
باید به تو برگردم امشب
لمس تو یعنی کشف رویا
با من بمون تا اوج خواهش
تا بهترین فصل نوازش
بزار که دیرش بشه فردا
[همخوان]
فردا بازم از سر نو
من و جهان بدون تو
بازم من و آوار اندوه
اندوهی هم اندازه ی کوه
اندوه خاکی غرق خون
خونه ای افتاده تو زندون