بانوی موسيقی و گل
شاپری رنگين كمون
به قامت خيال من
ململ مهتاب بپوشون
بذار نسيم دربدر
گلبرگو از ياد ببره
برداره بوی تنتو
هر جا كه مي خواد ببره
دست رو تن غروب بكش
كه از تو گلبارون بشه
بذار كه از حضور تو
لحظه ترانه خون بشه
همسايه ی خدا مي شم
مجاور شكفتنت
خورشيدو باور مي كنم
نزديك رفتار تنت
قطره ام از تو من ولی
درگير دريا شدنم
دچار سحر عشق تو
در حال زيبا شدنم
بانوی موسيقی و گل
اسطوره ی عاشق شدن
تا من دوباره من بشم
دوباره لبخندی بزن
لبخنده ی تو جانمو
مغلوب رويا مي كنه
انگار جهان واميسته و
ما رو تماشا مي كنه