Farshad
Eshgh Ast
[بخش یک]
از کادر بسته‌ی لنز دوربین چشمم
دوتا کلمه می‌بینم نوشته عشق است
مسیری که بقیه توش غِیبن
ایول تشنگی توی راهو عشق است
تا قبول کردی با یه رخ ماتِ لعنتی رو
رخ رفت واسه یکی ساز دهنی شد
می‌دونم توئم خواستی ساز کوک بزنی
رفیق ایول فالشی توی سازو عشق است
کدری رو لب نبود کار سیگار
اینا بیخود جوش زدن واسه حال بیمار
سیاه بود همه قصه‌هایی که می‌بافت
ایول جای مشت واژه‌ها رو لب و عشق است
ویلون و سیلون و حِیرون و پنهون
گرگم با جذبه‌ست ولی حیوون
گله رو می‌دره تا برسونه پیغوم
ایول کاغذای درنده رو عشق است

[همخوان]
گیریم که گیریم بکنی تا که کسی نشناسدت
سوزن تنگ با نخ راحته
وقتی می‌دونی تو عمقت چه غوغایی
ایول خنده‌های رو اشکاتو عشق است
خیلی از چیزا هستن که کوتاشون قشنگه مث زندگی
بلندش غلطه
رُمان‌های طولانی که کُلا یه جفنگه
ایول داستانای کوتاهتو عشق است
[بخش دو]
می‌خواستی که رشد کنی
پشت سر هم مشت خوردی
کبودی رو تنت موند و کنار نکشیدی
همه گفتن خُل شدی
نفهمیدن ایول گارد همیشه بسته رو عشق است
تو این آشفته بازار بی‌حساب کنارم
همه تعطیل کردن شادَن با یه چرا که نه
به کرکره‌های پایین نشون دادن چراغ سبز
چراغ روشن مغازتو عشق است
این کبابُ جزغاله شدنِ من و تو رو
من و توها حس نمی‌کنن
حقیقت چه آشکارِ واسه گوشایی که بسته‌س
نصیحت یه آشغاله
ایول قلب روی سیخ داغو عشق است
به همین سیگاری که من نصفه ول نکردم
روزی نمی‌آد دنبال حسِ دل نگردم
درست یا غلط نیمه جونم ولی زندم
ایول ایول هرچی عشقِ عشق است

[همخوان]
گیریم که گیریم بکنی تا که کسی نشناسدت
سوزن تنگ با نخ راحته
وقتی می‌دونی تو عمقت چه غوغایی
ایول خنده‌های رو اشکاتو عشق است
خیلی از چیزا هستن که کوتاشون قشنگه مث زندگی
بلندش غلطه
رُمان‌های طولانی که کُلا یه جفنگه
ایول داستانای کوتاهتو عشق است