Farshad
Heif Shod
[آلبوم پوچ / متن آهنگ "حیف شد" از فرشاد]

[قسمت اول]
دل مثل پوسته
مریض که شد
زیاد میزنه لک
واسه راه دور
واسه کار خوب
واسه نقاشی‌هایی که ساده بود
ولی پُره حرف
واسه خیابون پُره برف
واسه پیرمرد دوره گرد محله
که مهربون بود
دستاش مثل نون خشک‌هایی
که می‌خرید، پینه داشت
خشک بود
دلش به جوجه‌هایی که می‌فروخت
خوش بود
واسه طمع شاتوتای
درخت بلند گوشه‌ی کوچه
واسه بالا رفتن ازش
واسه اونایی که له میشدن
زمین میشد خونی
میشد واسه ما ها، حسرت
لک واسه خوشحالی
چون بُرد تو تیم بود
بازی بزرگ، هرچند گل کوچیک بود
شب که میشد
تو کوچه ها، دور هم جمع
جمع‌هایی که همه‌شون پُره خندن
لک واسه زمانی که
علاقه به دختر همسایه
هنو از رو شهوت نبود
وقتی جلوی خونه‌شون
لی‌لی بازی می‌کرد
چیزی پشت اون چشمک و لبخند نبود
لک واسه تهدیدای پیرزن همسایه
که می‌گفت توپ‌تونو پاره می‌کنم
ولی خودش می‌دونست
که این تنها دارایی‌مونه
واسه همین
حرفش جدی اصلاً نبود
[همخوان]
حیف شد
تند تند گذشت و
هی عید شد
حرفای شاد و ناب رفت
حسای آس رفت
و حیف شد
تند تند گذشت
و عید شد
سالها با هم جمع شدن
ما ها هی کم شدیم
و عید شد

[قسمت دوم]
لک واسه زخم سر زانو
موش آب کشیده شدن بعد بارون
قایم باشکا و نقشه‌هامون
تفنگ پلاستیکی، قلعه‌هامون
جهانو می‌کردیم فتح
وقتی نو بود کفش پامون
گرگ می‌رفت به هوا و کلاغ پر
نه پلیسی مزاحم میشد و نه کلانتر
همه یه آرزو داشتیم
که بزرگ شیم
اونقدر شدیم که
کوچیکی‌هامونو خراب کرد
تقاص پس، باید بدیم
انگار واسه هر بار
که خندیدیم هر جا
دیگه نی خبری از قدیما
معصومیتا از دست رفت
روزگار سریع چرخید
همه‌مونو کچل کرد
دیگه نه نگاه به دختر لی‌لی باز
بی منظوره
نه چشمکا و لبخند دختر بی مفهومه
کوچه‌ی قدیم از خودش، میگن دوره
دیگه مثل قدیم
بستنیا نمیدن حال
بستنی‌ها محکم شدن
نمیشن باز
دیگه گنجشکا
به چشا نمیان باز
به خیالا نمیان باز
پریای آرزو
دله که براشون زده لک
ولی حیف که باید
سریع از این کلبه رفت
یه کلبه‌ی جمع و جور و کودکانه
تَرکش می‌کنیم با یه دلِ پُره لک
[همخوان]
حیف شد
تند تند گذشت و
هی عید شد
حرفای شاد و ناب رفت
حسای آس رفت
و حیف شد
تند تند گذشت
و عید شد
سالها با هم جمع شدن
ما ها هی کم شدیم
و عید شد

[قسمت پایانی]
چیزی پشت اون چشمک و لبخند نبود
کوچه‌ی قدیم از خودش، میگن دوره