؛[قسمت اول]؛
خواب دیدم که رو هوا راه میرم
دستام مث بال میشن
واقعی میشه هرچی که ای کاش میگم
خواب دیدم که نشده باز دیرم
دلم بخواد ساز میشم
اسارت نیست پاپیچم
آه دیدم
خواب دیدم
راز میدونم قبل زندگی هام چی بودم
برای این زمین علت دیدم
پشت سرش کلی حکمت دیدم
خواب دیدم فقط ماییم و موجودی برتر از ما نیست
گدای توی کوچه ها خار زیر پای شاه نیست
خواب دیدم که آرومم عاری از هر داروعم
احساس تشنگی کردم بعد دیدم که خودم بارونم
خواب دیدم جای زخم رو قلبم دیگه نمیکشه تیر
خواب دیدم رسیدم به جایی که نمیشه رسید

؛[همخوان]؛
خواب دیدم
من فقط
خواب دیدم
خواب دیدم
ولی فقط
خواب دیدم
؛[قسمت دوم]؛
بیدار شدم
حالا باید چیکار کنم
ازین حس متنفرم
برگشت به بیمار شدن
دیدم که سرنگ شد رفیق رگهای نوجوون
قربانی تجاوز جنسی
دلیل نفهمیدم
من دیدم قرص برنجو بلعید پسری که فهمید دختره
پایان بخشید خودش به این همه تظاهر دلگیر
دیدم پدریرنگین پوست
قربانی تبعیض نژاد و
جهانی که سکوت کرد و نگام کرد از زیر چشاش
دیدم بزن بهادر محله رو توی سلولش روی تخت
چشماشو هروقت میبست کابوس کتکای پدر
دیدم لعنتی دیگه کافیه
من اونم که ناراضیه
اگه غم دنیا توی دلته
از عوارض آگاهیه

؛[همخوان]؛
خواب دیدم
من فقط
خواب دیدم
خواب دیدم
ولی فقط
خواب دیدم
؛[قسمت سوم]؛
تو کدومش باید غرق شد
از کدومش باید رنج برد
تموم ثروتا باشه واسه
گوشی که میشنوه درد رو
چشمی که میبینه فرق رو
انگشت به طرف زخم رو
و این حس چه افتضاح بود
شاید که خلقت اشتباه بود
دل من خواهان همون خوابه
غوطه ور تو رویای نابه
تو بیداری آتیش میگیره
دل من نیازمنده آبه
هربار که می بهش میخوره
با آتیش سیگار شعله ور میشه
پشت استخون محبوسه
و این حس چقد ملموسه
دل من عاشق بی مکانی
دل من پاپتی دوره گرد
دل من شیفته ی بیزمانی
دل من دلسوز دل تو
دلم میخواد مث خوابم باشم
تو از بیدارم گله کردی
از من چه کاری ساختس وقتی
چرخش دنیا به دلم نیست
؛[همخوان]؛
خواب دیدم
خواب دیدم
خواب دیدم
ولی فقط
خواب دیدم