Farshad
Ghomarbaz
ورس ۱
زردی نم کشیده ی سقف از وام رنگ شعر سفید/فحش های قسط ساعت کوکی/قمار رکیک میل به هیچ
تاسِ نطفه ی نارس بی اسم/بافتن نوبت کچلی بخت
بخورِ یخ کرده ی گرما/پشت ریزش تجلی برف
مزه مزه کردن رژ تو لبای مرد جهل
سفتی آغوش جهنم به لحن نرم
پاسورِ شکسته،ورقای زخمی وهم درد
پانسمان بی باند،کبودی سمج بستری/خون تف کردن،کدر تر کریه/سرفه های دیوار،لبخند مرگ
مرده است ریل/بدون واگنا کوره اجاق/آبستنه پرده های گوشت از سوت قطار/
زوزه ی باد/
بیداره گرگ بارون دیده ی کوپه ی خواب/کوچه ی نا،امتداد بوی راه آهنای نیمه راه
از گذرگاها گذشتن تا باز کردن پیله ی بال/
شاه شهید و بی بی مرد/ دل دلِ خون مسافرات/وقتی سرباز خشت سیلی خورد/توی قمار خونه ی مترو،تک مجرمه/حکمش خداست
پیاده شدن یعنی جرم

قماربازم،توی یه دستم فکر و یه دستم احساسه
شرط بستم،روی زندگیم روی جون
پینوکیوی چوبی شدم که آرزوش انسانه
جوجه اردک زشتی ام که میخواد بمونه قو


ورس۲
کازیونو های بسته ی بی مهره باز
پکر بازهای قهار ولی بدون شانس
تُنِ تَن صدای تند بارون/تاوون دادن شیشه به زالو/حجامت درونت درومدنتو به زانو
رسیده برامون معده ی تازه/هرچند که فصل کلیه است
پیوند جسم پینه ای به دهلیز بطن هویت/روده درازی جناغ سینه هردم دم بی بازدم/شرط بستن روی نفس،باختن سیگارتر
چرخ چرخ تاب تاب عباسی/اسکناس سبز سبز،کثیف پدر/زوج،فرد،کارت،تاس،کارد....منتظر چشم دوخته کسی به در/دود و بطری،لاتاری آتاری عروسکای گوشت خوار/توی شهر موش ها،صبرش رسیده به سر/فروخته بزار ببره باختیم،باختیم،باختیم....تو ولی ببر،ببر،ببر