Farshad
Jang
"جنگ"

(جرم)

یقه ی کدوم مجرمه توی دستت
تو خودت جرمی توی برگ زرد فصلت
مهم نیست که براشون چقد مهمه نقشت
تو یه قانونی که توی دست زمان شده هرزه
منم مرزت منم مرزت تو رو غیر ما کل جهان میپرسته
هنجاری از عوامل جنجال منی
منحرفه هر فکری که از راه تو کج شه
کسی نمیتونه دوروغاتو ببینه
وقتی پرده ی جلوی سیاهیات سفیده
آدمی که ترسیده از جزای هبوط
نمیدونه میوه ی کدوم باغتو بچینه
من ساییده شدم به قامتت برندم
خشکم ولی فک کنی تشنه توعم نه
چهارچوباتو نمیکنم تو خودم هضم
این بتو میشکونم حتی اگه بسوزم تش

(ناظر)

خشاب پر کن، خاموش نمیشه
کسی با حرف تو اینجا آروم نمیشه
یه دوزخی دارم که آبش آتیشه
اطلس تو یه قطره بارون نمیشه
نمیدونی چرا نمیشم راضی به مفت
چرا چپ پوچ میرم وقتی راست میشه گل
مجرم به جرم زندس قاضی به حکم
چرا میسوزه تنم تو بازیه تو
نمیدونی درد دلم تو دار تونی
شراب خشم به شیرینی شعار تونی
کدر از دود منه هوا از بخار تونی
شعر من شام واسه شیکم قماش تونی
ولی من شیفته ی نبرد با مهره ی ماتتم
بیا خنجر بزن رستمِ شغادتم
من دیوم طلسمم دیدمه و حسم
ازم در نرو من غول زیر تخت خوابتم
(گمراه)

خزون وحشت، سوز دردم واسه درختایی که تو بوم جهلن
گرونه وقتم تا روز مرگم نمیبینی توی سکون خونه کردم
راست میگم ولی ناکونه نغمم
میسوزمو سیاه از دودِ حرفم
توی این جهانِ دوروغو هفترنگ
تو هم برو بی نیاز از وجودتم من
زاده فکرم تابیده بهم
دور شدم از بازی بهشت
بگو بهش که رام نمیشم
هم کیش آدمای مات نمیشم
تو خیابونای تو الاف نمیشم
دارم میسوزم نمیتونم خام بمیرم
یا سمت و سومو از باد بگیرم
نه آسه میام نه آسه میرم
طاعون کابوس تو خواب خوبم
بارون شستن آبروتم
نعره ی نبرد ناحقتم
یادم میاد که ناله بودم
حال بی حال نای صورم
جای کینه هام روی صورت
صاتورِ سرِ سوی سودم
دادو بیداد زمستونم
غنیمت کویرم خاک شورم
نمیرسه هیچوقت راه تو بهم
(پنهانی پشت موجای دوستی
هوش شیادو قامت روسپی
زود میپیچه خبر بد
برو قدم بعدی
کنترل شبکه ابزار
ما همه وسط جنگیم)