[ورس یک]

این یه وجب جایی که میبینی روش وایستادم

بهای خیلی خیلی سنگینی رو پاش دادم

بعد هر اشتباه خودم گوشامو تاب دادم

از کسی چیزی یاد نگرفتم ولی یاد دادم

توو این بازیِ پُر استرس و ریسکی

هیچوقت نرفتم زیر توئون هیشکی

واینستادم پشت هیچ تابلوی ایستی

هیجانی اومدم عین فیلمای آرتیستی

با همین کله ی باد دار و دستای خالی

گردن کج نکردم جلوی هر سرمایه داری

میگفتن توو این هیپ هاپِ افسرده فارسی

واسه طرز تفکر و جریان جانی
حواسو میدی که حس میشه توو فضای کاریت

نه واژه نگاری سادت توو کلام با ریتمت

که با تمام توان توو تماسه با بیت

نه شکستن ضربا با حواس ذاتیت

[کورس]

وقتی توو اتاقم تنها شکستم

وقتی میخواستم کار بدم دستم

وقتی که رو همه چی چشمامو بستم

دقیقا لحظه ای که حس نمیکردم هستم

به من هیپ هاپ داد انرژی

به من هیپ هاپ داد انرژی

به من هیپ هاپ داد انرژی

[ورس دو]
شاید ساده بنظر بیاد

شاید نتونه تو رو توو عمق ببرت زیاد

شاید تووش توجه کمی شده به ادبیات

به هر حال من باید لباسی بپوشم که به تنم بیاد

آخه چی بهتر از هیپ هاپ

مهم نیست که بدتر از کیم و بهتر از کیام

چون وقت ندارم اهمیت بدم به چرندیات

صادقانه بعضی وقتا که میرم تووی فکر

باور نمیشه که چه هدفی ساختم

چه هدفی ساختم

هی عوضیا به من نگین باختم

این درست همون چیزی که میخواستمه

کاملا شبیه تصویری که داشتمه
این جریان بالغی که میبینی

حاصل بذریه که سال ها پیش کاشتمش

[کورس]

وقتی توو اتاقم تنها شکستم

وقتی میخواستم کار بدم دستم

وقتی که رو همه چی چشمامو بستم

دقیقا لحظه ای که حس نمیکردم هستم

به من هیپ هاپ داد انرژی

به من هیپ هاپ داد انرژی

به من هیپ هاپ داد انرژی

[ورس سه]

توو این سال های دوری از وطن و خونه

با وجود این همه سختی توو غربت

زیر فشارشون خالی نکردم شونه

به هر شکست نگاه کردم به چشمِ فرصت

میگفتم بد راه نده به دلت

راه پیروزی باورته بهش

با قدمای محکمت رد پا بذار

این جاده خاکی آخرش یه بهشته

داره رویات میشه به حقیقت نزدیک

وسط راه نا امید نشی برگردی

نباید بشی کسی که از پریدن ترسید

بعد این همه سال که واسه عقیدت جنگیدی

نگی این کار کار دل نیست

عشق توو این داستانه بنویس

بنویس هرجا که بریدی

به تو هیپ هاپ داد انرژی