Farshad
Too Khiaboun
تو خیابون
تو خیابون برافراشته قد دودِ سفید
پهنای صورت‌ها خیسِ اشک بی‌گریه
"دست و پا زنون جنگِ ناتموم حرفِ رو زبون قرمز"
تو خیابون
تو خیابون برافراشته قد دودِ سفید
طلبِ زندگی به نظم می‌آد شعرش
"رقصِ واژِگون تاولِ قرون می‌زنه بیرون چرکش"
تو خیابون
تو خیابون برافراشته قد دودِ سفید
نفسِ آرزو به تنگ می‌رسید
"افکارِ شومِ کهنه چون سیاره‌های مُرده"
تو خیابون
تو خیابون برافراشته قد دودِ سفید
قلم‌مو روی بوم درد می‌کشید
"اندام‌های طاغی جلو مغزهای دست خورده"
تو خیابون
تو خیابون مهمونیِ فلزهای داغه
و سینه‌ها شکافته با این شگردهای قاتل
"زمان برنمی‌گرده به سابق، تا این صفحه برنگرده"
تو خیابون
تو خیابون حرارتِ فلزهای داغه
قماروار سیل شنا
استخرِ مذاب
"پرواز می‌ره به اوج با نقضِ هر پرنده"
تو خیابون
تو خیابون رو هوا معلق‌اند جوانه‌ها
ببین چه بی‌جاذبه‌ست زمانِ ما
"فریادِ انتقام دادِ احترام چیدمانِ روی صحنه"
تو خیابون
تو خیابون که تمامِ شهر می‌جوشید
دیو برای کُشتنِ رقص می کوشید
"تکثیر می‌شیم و زاده
با نعره های آماده"
تو خیابون
تو خیابون برافراشته قد دودِ سفید
پهنای صورت‌ها خیسِ اشک بی‌گریه
"دست و پا زنون جنگِ ناتموم حرفِ رو زبون قرمز"
تو خیابون
تو خیابون برافراشته قد دودِ سفید
طلبِ زندگی به نظم می‌آد شعرش
"رقصِ واژِگون تاولِ قرون می‌زنه بیرون چرکش"
تو خیابون
تو خیابون برافراشته قد دودِ سفید
نفسِ آرزو به تنگ می‌رسید
"افکارِ شومِ کهنه چون سیاره‌های مُرده"
تو خیابون
تو خیابون برافراشته قد دودِ سفید
قلم‌مو روی بوم درد می‌کشید
"اندام‌های طاغی جلو مغزهای دست خورده"
تو خیابون
تو خیابون مهمونیِ فلزهای داغه