Mohsen Chavoshi
Jang Zadeh
دلت تهرون چشات شیراز لبت ساوه هوات بندر
بمم هر شب تنم تبریز سرم ساری چشام قمصر
دلم دلتنگ تنگستان رو دوشم درد خوزستان
غرورم ایل قشقایی تو رگ هام خون کردستان
تو خونه م جنگ تحمیلی تو خونت ملک اجدادی
خرابم مثل خرمشهر ولی تو خرم آبادی
تموم کودکی هامو بهم دنیا بدهکاره
تو با لالایی خوابت برد منم با موج خونپاره
دیگه خسته م از این شهرو از این دنیای وامونده
می خوام برگردم اونجایی که انگشتام جا مونده
دلم بعد از تو با هرچی که ترکش داشت جنگیده
دیگه بعد از تو به هرکی که درکش کرد خندیده
رو دستم داغ سوسنگرد تو قلبم عشق خونین شهر
خیالم رکس آبادان مسیرم باز تو این شهر
موهات یشلاق دستامه برام بن بسته هر کوچه
مثل تالار آیینه به هر سمتی برم پوچه
دیگه خسته م از این شهرو از این دنیای وامونده
می خوام برگردم اونجایی که انگشتام جا مونده
دلم بعد از تو با هرچی که ترکش داشت جنگیده
دیگه بعد از تو به هرکی که درکش کرد خندیده