مرتکب یه گناهم
یه قبر غرق شده تو رود گلابم
یه سقف ترک خورده تو اتاقم
یه فنچ اسیر چنگال عقابم
من امشب اعتراف میکنم
با خون شاهرگمو استتار میکنم
حرکت بعدمو انتشار میکنم
تو رگو خون مردم انشعاب میکنم
مرتکب یه گناهم یا بهتره بگم مرتکب دارم میشم
امروز گوهه فک کردی فردا همه چی خوبه هر روز بهتر میشن
نه حاجی فردا گوه تر از امروزه
یه روانی نیس دنبال بهبودش
هرروز تنگ تر میشه این سلولش
هر روز بدتر میشه از امروزش
در حق کسی قائل نشو اجحاف
همه حرفام سالمو به جان
یا فردا مردا هم روسری میزارن
یا همه باهم میگن کص خار حجاب
همه موها حاجی یه جنس دارن
زنها هم به مردا خب حس دارن
حالا مرد یه مویه زنو ببینه حشری میشه
ای تف به تخمات که یک مثقالن
رگو بزن بزن خودکشی کن مرتکب یه گناهم
یک گناه بزرگ یک گناه بزرگ
رگو بزن بزن خودکشی کن امروز میخوام اعتراف کنم
ای خدای بزرگ ای خدای بزرگ
بزن رگو حاجی گناهش با من
د بزن حاجی خداش با من
قبلا عهدمو باهاش بستم
تو این خودکشیه جمعی کیاش هستن
فنام یا اینکه فدائی هام
همه عرق خوراش همه شرابیاش
همه عشقیاش همه مشتیاش همه خدا پرستاش همه مهدیاش
سیزده اردیبهشت هستی داش
دلیل این خود کشی نجات حجم عظیمی از بی خداهاس
نجات بی اعتقادیو آیین آتیئستی و سینولاراس
دلیل محکم میخوای
ثبت وجود خداس
بزن رگو د حاجی خایشو نداری رو
لفظ این که یکی پیاشو نداری نگو
تو که نه از مایه شانس داشی نه از زندگی شاهنشاهیش
این زندگی ارزششو نداره سر تاپاشو باید شاشید
بزن رگو دیگه ننال جونت آزاد خونت حلال
رگو بزن بزن خودکشی کن مرتکب یه گناهم
یک گناه بزرگ یک گناه بزرگ
رگو بزن بزن خودکشی کن امروز میخوام اعتراف کنم
ای خدای بزرگ ای خدای بزرگ