Putak
Donyaye Jadid 2
متن آهنگ دنیای جدید 2 از پوتک


[مقدمه]
بدون شک 13 بند

[قسمت 1]
میدونی چند ساله روی کارم
نظر مردم می‌تونه باشه پز خوب کارم
به جایی رسیدم واسه گفتنش زوده واقعا
فروش آلبوم شده ادامه، واسه پول راهم
تو این مدت جمع کردم همه کوله بارم
این رپ کثیف‌ نذاشت حتی واسم یه روز راحت
تو این جامعه کسی نبرده بوی آدم
من تو این راه حتی کنار گذاشتم خونوادم
سخت میگذره، اینجا من اسیرم
قرمزه انگار وضعیت
من دارم چشم بصیرت
آینده‌ی این رپو می‌بینم پس کردم وصیت
که هیچ‌چیزی تو قبر جز یه میکروفون نشه نسیبم
نصیحت نیس، من مسیحم
مسیرم روشن، وصیعم
یه آدم بزرگ تو این رپ پوچ و بی‌اصلیت
تو این مملکت رپ خوندن جُرمه
ساختم تو این جنگل کلبه
تا نشم زیر دندون این گرگا، من یه لقمه
[همخوان]
می‌خونم واسه هر قشری
بعضی وقتا توی شعرا باید سرکش شی
چیزایی می‌نویسم که اینجا جا درکش نی
ما جانبازیم که تو بدنمون جای ترکش نی

[قسمت 2]
افنجاری، معترضیم
اعتراضی، منقرضیم
کل سال با مضطربی
ولی‌ بدون مقتدریم
تو این مورد مرتبطیم
احساسات مشترکی
داریم، با هم متحدیم
دولت ولی متفق نیست
سال‌هاست که ما منتظریم
سیاست و بن‌بست دین
خساست دولت پیر
کثافت ازگل پیر
نجابت مردم شیر
خودش شده معضل این
دعواهایی که ما مردم سال‌ها بهش متصلیم


[همخوان]
می‌خونم واسه هر قشری
بعضی وقتا توی شعرا باید سرکش شی
چیزایی می‌نویسم که اینجا جا درکش نی
ما جانبازیم که تو بدنمون جای ترکش نی
[قسمت 3]
ربع این آدما پر اندیشه‌ن
ربع دیگشون مطمئن باش که اوبین بی‌شک
اگه کلمه‌ی عقده‌ای رو از لغت‌نامه حذف کنی
نصف بقیشونم بی‌هویت میشن
با پول بیت‌المال رشد کرده
تو بهترین نقطه‌ی تهران جا خشک کرده
به تک‌تک ریش ما می‌خنده
به‌خدا خدا به ما ایرانیا پشت کرده
قلبم خون، ولی صبوره خب
با اینکه هرچی داشتیمو این زمونه بُرد
وقتی مُردم بگین رو سنگ قبرم بنویسن این آدم اولین باری، نبود که مُرد

[همخوان]
می‌خونم واسه هر قشری
بعضی وقتا توی شعرا باید سرکش شی
چیزایی می‌نویسم که اینجا جا درکش نی
ما جانبازیم که تو بدنمون جای ترکش نی

[قسمت 4]
اهل مدرسه و ریاضی نبودم
فک میکردم درس برا آینده نیازی نبود، نه
ولی با همین بهونه ایرانو ترک کردم
به پدرم قول دادم که هیچ‌وقت سیاسی نخونم
ولی، زدم زیر قولم
حرف‌ حقو گفتم
بلند خوندم
از جوونایی که همشون از درد پرن
زندگیشون تو لجنه
جا خوابشون یه وجبه
گیر کارت پایان خدمت
بعدش فرار از وطنه
دختر کار با دستای مردونه
میدونه تو درس زندگیش مردوده
ولی شبا باز از خداش ممنونه
تو ایران حتی نفس کشیدنم ممنوعه
پوتک، آه
کش کوچک**