Dariu$h (Rapper)
Piroozi Demo
[متن آهنگ "پیروزی" از داریوش تبهکار]
[قسمت 1]
پیروزی
به فروپاشی سلسلت بنگر دولت با یه لت
کل مال و اموالم رو بنک دار ببر
خوب آگاهم وصله مالت به جانت
نکنید کاری که کاروان را کافر هدایت
خواهند اعدامم تا برسم به معراجم
بالاخره بند بیاد این مغز وراجم
راستی این رو بدون بچه های خیابون هات، اهل شعر هامن
صفر بیست یکشم هم یه جورایی
بکشن ازم یک شب یه بو هایی
کلی مار تو آستین، مار تو آستین خود
زهرآگینی قبل این که متوجه شی کبری کی بود
کِر عروسک کهنه های کنج کمد
شدی تو هم افتادی دور
یار از سفر برنگشته سوغاتی کو
آن مرد برای همیشه تو بهداری موند
طلبه مولایی دود
بچه محلم عمرش رو داد به شما
صلواتی خرمایی شد میطلبه مولایی دود
بسه مرام مرا رها بگذار و نگذار
نمیدهی نامه ای یا نا رسان نامه رسان
شک کن چنان چکه کنان از گواه
نرسیده تاس جفتی به ما از قمار
بذار چی بشماریم تعدادی هزاری دوزاری
چرا تو چنین چون چهارپایی دوپایی
نهایتم تو دهاته تون کدخدایی
خدایی تو کودتا شدی، کو تا کودتا کنی
کوله بار کنی، آخر هم کوله بار کنی
من که مشبه شمایلم تو شبکه دلقک بلکه
با دکم نشه تلکه دکونت از لنگ تنکم
کرور کرورت
کمتر پستی هامو روی نوک کوهتون کمپ اند
اگه بودیم کمرنگ
ببخش به جیغ یک رنگت که
کردی جیرینگی خرجت با جیبی که تنگه
تیغی که لبش لمیده به لبش نگیره
اسلحت رو دقیقا بذار مرکز شقیقه
مهلت نده دقیقه و
به تماشای تولد پدیده تو تقویمت
سرگرم باش اصلا داش
من مال این سیاره نبودم از اول
الان هم روحم کنار کالبد کپیده
منتظر سفینه
نقطه ته خط
[قسمت 2]
بهش گفتم فحش به دولت نیست راه خوبی از خودکشی
در کمال صلح میخ در جوار تخته بود
تو چرا این وسط چکش شدی
از آخرین پرواز به آسمون قفس یاد گرفته بود
از بلبلی که بزنه چهچه رهایی
هرچی بیشتر در قفل کنی
به پایان میرسن افسانه ها
مگه گنده تر از ابوالهولی
سرباز رو دیدم بغل کلان بهم داد سلام نظامی
نداره جای تعجب عادتمه حماسه سازی
بیار با خودت حتما چتر چون میدونم تو هم هوام رو داری
خوش به حال شب که با ستاره خوابید
من تو فکر مقتولام
رو مترونوم ضرب جانی
گفت ما گونه ای از موجوداتیم
که عادت داریم به نشئه خواری و
بین رنگ ها شدیم با مشکلات عادی مواجه
تو شناختن رنگ یاری
بگو بهشون که وجهه واقعی جوان تو رسانه خنده دار نی
ما وسیله بودیم آق داریوش هفتاد و چهاری
خودت بهمون دنده رو دادی
جوونی که تخت گاز میره
بهم بگه نظرش با نشت گاز چیه
میگم حتی اگه هدف مرگه پ
زندگی راه رسیدن
رو علف ها میدادیم خنده سر موقع چریدن
دیگه زده قید قر دادن قلمم توبه جمیلست
من با منطقم وایستادم نوک قله غریضت
خرم و خرم و خر به خادمیش مفتخر
خر خط بزنه خطاط خط داره از خطیبش
خلط میاره آدمیزاد از تو این هوا دمیدن
یه گوشه ای از سرزمین آسمون خراش ها یه کلبه درویشی
از دل هایی که توشن ابریشمی
اما کفش فرشی نی پ
پر شده تو کله این شهر شیپیشک
پیروزیم اینکه فدایی عدل
قوی ترین مرد ایران سامورایی قرایی قتل
وقتی دوتا نقطه ت
آخر ملتفت رو میذاری دقیقا
همون لحظه ای که میخورن قوانین خط
آگاهی ها پر میشه از بچه هایی نسل غفلت
وقتی ته موتور خونست جایگاه سردم
دارای نهضت فرهنگ و هنر کشور
من همون داستان هایی ام
که تو ذهن نویسنده ها بود
ولی هیچوقت تو کتاب ها ننوشتن
معلم زحمت کش گچ به دست درس عبرت
روی تخته مغز ملت
هی تو هم تنه به تنه نشو با درخت پیر جنگل
ساقه گل گلدون بحث من ریشست
مقربی به دربار ولیکن از سمت ملیجک
روی این دریای مواج ناخدای کشتی ام
یا همسفر طویله ام
میشم صاعقه
امید بارون تو دشت فهمیدن
چقدر زیباست تو آینه دق تصویر خندیدن
[قسمت 3]
تو که میخوای گم شی دیگه چه فرقی میکنه برات
بری از کدوم راه
سخت میگذریم ولی میکنیم راحت عبور
زندگی کوتاهه میدونم میدونی
راهی نی از بالای پل هوایی تا وسط اتوبان
راست میشه تو باسن افکار عمومی دروغ هات
عمو طیاره ما نپریده هنوز که بکنیم سقوط
نمیترسه گلنگدن از گلوله
دلنواز ترین لحظه آسمون غروبه
چرا نمیشه چروک دل اتو شه
اینجا که من واستادم یه قدم جلوتر از خط مقدم جنونه