[ متن آهنگ چمدون از زانیار ]
تا کجا باید خاطراتتو مرور کنم
من میخوام فکر تو از سرم دور کنم ، ولی نمیشه
آرزوهامونو سپردم دیگه دست باد
درارو وا میذارم تا صدات بیاد ، ولی نمیشه
رفتی تو ولی دیدی دلم از رد نشد
حتی جدایی جلوی عشقمون سَد نشد ، باورش سَخته
من قهرمان بازنده ی داستانتم
عَجیبه ولی هنوز نگرانتم ، باورش سخته
ای کاش هیچوقت ندیده بودَمت
تو عادتم دادی به بودَنت ، من هنوزم ادامه میدمت
بیا بشین و نگاه کن به سوختنم
ساعتا منو به تنهایی دوختنم ، روحم سوخت و سوخت تنم
کاشکی این خونه تو چمدون تو جا میشد
خیلی چیزا مونده ازت ببر باقیشو ، چرا نموندی ؟
از بارون گریه هام همش دارم خیس میشم
خیلی چیزا با تو بود الان نیست پیشم ، چرا نموندی ؟
من کنار شومینم ولی چرا سردمه
سَبک نشدم هرچی گریه کردمت باورش سخته
مَن قهرمان بازنده ی داستانتم
عجیبه ولی هنوز نگرانتم ، باورش سخته
ای کاش هیچوقت ندیده بودمت
تو عادتم دادی به بودنت ، من هنوزم ادامه میدمت
بیا بشین و نگاه کن به سوختنم
ساعتا منو به تنهایی دوختنم ، روحم سوخت و سوخت تنم