(لابیت)
از دل بیاد میشینه همهچی به گوش
قلم کلمه میکشه بیرون از اعماق وجود
نیمهی پرِ لیوان و دو قلپ روش
کسی شک نداره بینِ ما به خودش جلو روت
مینوسیم میافته اتفاقش کامل
کلمات جادوئن، خودم طلسمو باطل میکنم
از تو باطن نطق میکنم حاضر
شاید این راه منو برسونه به خالق
با خطِ خودم میکنم قصمو روایت
تو گرونی حراج میکنم حروفِ صداقتو
آرزوهام زدن کپکِ حقیقت
از وقتی که فهمیدم سرمایهداری گیره تو نجاست و
حتی تو رپ چاقالا پز میدن هنوز با لاینِ کوکولی
آگاهی از هیپهاپ صفره، رپِ نزولی
من اینجام تا برینم به هدفتون بوجوری
تا وقتی رپو یاد بگیرید اصولی
(ودا)
پاتو نکن درازتر از گیلیمت
تیریپت به ما نمیخوره
تو رو کی ریده؟
کیلیدِ رپ فارسی توی دستِ ماها میپیچه
بی ریشه، حتی ریشای رو صورتتم شیویده
دیگه باطل شده بیلیطت
تیلیتی اگه با ما بدی میخوریمت دیزی
سینی پرِ تنقلات، سامان و جی جی
اینو بدون گندهتون هم جلو ودا نینیه
خالتورا بودن از دیرینه شیریکِ دزد و رفیقای قافله
با تیمی که سیریش و پر پشتکاره دربیفته میرینه
رپ میکنی با چی؟ با کتشلوار و جیلیقه؟
کیمیا میکنم، شیمیه
توی جدول نیستی چونکه آلیاژت کیریه
کی میگه رپِ فارسی یعنی یاس و هر چی زیقی؟
توی کتم نمیرین پس دستهجمعی سیکتیر
(پوریا)
حرفاتون مفته خب همه مفت میشنون
اعتراضه رپ فارسی نه کس لیس زدن
باید بدی درِ کونِ ونتونز فیت فقط
ریپورت نمیشی نترس بزن تف بیشتر پس
تو نی جات تو رپ دولتیِ کدی
توهم زدین وحید مرادیِ رپین
نوچه نمیخوای میام بالا سرت تکی
مخبرِ اصلی، نمالی شدی دستگیر
تو هم کم داری عبا امامه فقط
اینم گوش بده یه جوابه اما یه وجب
میدرخشیم، خودمون نگران فردای رپم
جنگه جمع کن تیمتو این فتوائه فقط
(همخوان)
صد سال بعد را
نمیبینی ولی از جات برپا
نمیمیری اگه از خواب درآی
روشن فکر کن، این یه فتواست الان
(سایه)
میبینی آوردیم ما آسمونو به زمین
خب جمع شدیم اینجا که ما قالتونو بکَنیم
پره جیباتون با کیسه خلیفه
با پولِ رادیوجوان باس بری آبروتو بخری
شما خایهمالِ دولتی پس
واسه مجوز هم همهتون میکشین نوبتی صف
میکنم با قلمم بلندیتو کوتاه
به نظرم برو بزن بزن سرعتی جق
آلبوماتون در حدِ آهنگران
چوبکاری جواب داد آخر برات پس
میکَنی چاه ولی فکر میکنی تونله
به نظرم درو وا کن، بذار که بو بره
خر تو خر شده
جوهرش تمومه پس اون که میخواست بده یاد
اگه شره بگو شر رو کم کنه
سربازِ وطن شده صداش قطع
خط رو خط شده
(سزاوار)
از خودت چه قدر شدی دور
تعصبو بنداز دور
صبحو کار میکنی جمع بکنی پول
میدی پای مواد سوخت
بهتره خودتو جمع و جور کنی دادا
این یه تلهس که تو دامشی، آویزونه از پاهات
گره کوری که باید وا شه با چشم باز
نه که انتظار داشته باشی شاسی بخره بابات برات
بری تو خیابونا ویراژ بدی پُز
یا که تو صف بوق بزنی منتظرِ کس
بازم داره جای شکر
شاید یهجا صدام محتوای مغزتونو شست
این بیت هم برا توئه، آدمنماهای گرگ
برای اونی که حقِ بچهیتیما رو خورد
واسه تو که میشنوی صدامو، گه زدی با خرافاتت
نمیدونی برمیگیرده با ضریبِ دو
(ارشیا)
طنابِ دارِ مکافاته دورِ گردنم
گذاشتم تیر تو خشابِ حنجرم، پره اسلحم
میخوابه جوهر رو کاغذ، میافته نطفه از قلم
تا داغه میخونمش روی ضرب، نیفته از دهن
پس موضع نگیر مثلِ ضدِ شورش
میچکه خون از شعرم و میگیره خرِ گوشِت
باس بره خونه بدخواه بزنه قیدِ جونش
میدرخشیم و برقمون عینِ دشنه تو چشم
بگو زنده باد، به هر کی مثلِ ما،
شرفشو نمیفروشه به یه مشت اسکناس
میخونم صدام میپاچونتتون کرِ تانک
میزنم و میرم، حالا باش تو کفِ انتقام
لاشی سر پایین اگه به ما شک داری
مخا بازن انگار کردیم جمجمه رو جراحی
چاقی رپ که جا خالهزنک و این حرفا نی
تا صبح هم بخونی فازتو ندارم واللهی
(همخوان)
صد سال بعد را
نمیبینی ولی از جات برپا
نمیمیری اگه از خواب درآی
روشن فکر کن، این یه فتواست الان