Yas (IRN)
Bachehaye Khiyabooni
[متن آهنگ «بچههای خیابونی» از یاس]
بياين يه سری بزنيم به زندگی مردم
بياين بشيم تو خيابونها و کوچهها گم
حرفی هم بزنيم از بچههای خيابونی
که والدين اونها بردنشون به ويرونی
درد اونها رو هم بدونيم، باهاشون رفيق شيم
تو زندگی اين بچهها کمی دقيق شيم
خيلی دوست داشتم بدونم توی دلش چی میگذره
پدر مادر اون کجان؟ چرا الان در به دره؟
چرا فقط به خاطر هوس اين طفلهای معصوم
به این دنيا اومدن و به زندگی شدن محکوم
میتونستی از زندگيش بنويسی يه رمان
شرح حالش رو بياری توی کاغذ خيلی روان
همه اونو به چشم يه آدم خيابونی میديدند
ولی تو از اين حس گريزونی
بعضی وقتها داداشش رو روی پشتش کول میکرد
از مردم دور و برش تقاضای پول میکرد
خودش رو توی يه چاه سراسيمه کرد نگاه
ته دلش کشيد آه، مرهم دلش قرص ماه
بیگناه، بدون همراه، فک میکرد ديگه نداره راه
آس و پاس تو خيابونها، بدون هيچ گونه رفاه
قطرههای بارون از سر و دماغش میچکيد
صدای خندهها رو از تو خونهها میشنيد
میديد که بچه داره واسه باباش ناز میکنه
میديد که يه مرد چاق به ساندويچ گاز میزنه
میديد همه خونواده جمع میشن میرن گردش
میديد بچه خوابش میاد مامان میکنه بغلش
میديد که بچهها تو بازیها بازيش نمیدن
میديد که سر و وضعش رو همه مسخره میکنن
فک میکنی اون کسی که توی کار خلاف افتاده
مادرزادی از اون اول اين طور به دنيا اومده؟
صورتش سياه از دوده، لباسهای پارهپوره
گرسنگی تو تنش افتاد مثل يه خوره
با صدای قار و قور شکمش يه ملودی ساخت
با موزيک و صدای من چقدر قشنگ مینواخت
برو کفش واکس بزن، مشقاتو کنار خيابون بنويس
مواظب باش زير بارون دفتر-کتابت نشه خيس
آيندش برا اون واقعا يه سوال بود
هدفش رسيدن به آرزوهای محال بود
يه سری با ايدهی خوب، يه سری با اشتباه
آيندهی اين جوونا ختم میشه به دو راه
بعضياشون از امروز تا فرداها صبر میکنن
گذشته رو می اندازن دور، آره باهاش قهر میکنن
با درس خوندن، کار کردن تو جامعه کسی میشن
به آرزوها میرسن، انسان شاخصی میشن
بعضیها هم زير بار فقر و مشکلات
زندگی ازشون میسازه يه آدم لات
واسه درآوردن پول به هر کاری دست میزنن
دزدی، قاچاق و قتل؛ خود رو به قعر دوزخ میبرن