[متن آهنگ "فریاس" از یاس]
[مقدمه]
میخونم و سکوتم رو دار میزنم
من میمونم و صعودم رو جار میزنم
بال میزنم، به اوج
[قسمت اول]
ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺗﻮﯼ ﻗﻠﺒﺖ
ﻋﻘﺪﻩﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﯼ
ﻋﻘﺪﻩﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ
ﺍﺯ ﻧﻘﻄﻪﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﺗﻮ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﺩﻟﺖ ﺳﻮﺧﺖ
ﺍﺯ ﻧﻘﺮﻩﻫﺎﯼ ﺩﺍﻏﯽ
ﮐﻪ ﺣﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﻢ ﻣﺎ ﺭﻭ
ﻧﺨﺒﻪﻫﺎﯼ ﯾﺎﻏﯽ
ﺍﻻﻥ دوازده ﺷﺒﻪ
ﺍﺯ صبحه، ﭘﺎﯼ ﮐﺎﺭﯾﻢ
ﺑﺎﺯﻡ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯾﻢ
ﺑﺎ ﺳﻔﺮﻩﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ
ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﺷﺪﻥ ﻓﻘﻂ
ﻣُﺸﺘﯽ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﯼ ﻋﺎﺩﯼ
ﺗﻮ ﻫﻢ ﭘُﺮﯼ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ
ﺣﻔﺮﻩﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﯼ
ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﺎ ﭘُﺮ ﺍﺯ
ﻣُﺸﺘﯽ ﮐﺎﺳﺐِ ﭘَﺴﺖ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﻣﺤﺘﺎﺝ
ﮐﺎﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﻭ
ﺗﺤﺼﯿﻞ ﮐﺮﺩﻩ
ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﺍﻧﺰﻭﺍ ﺭﻭ
ﺑﻬﺶ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﮐﺮﺩﻩ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎﯼ
ﺳﺨﺖ ﮐﻮﺵِ ﮐﺎﺭﮔﺮ
ﮐﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﺭﻭ
ﭘﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﻮﻝ
ﮐُﻠﯽ ﮔﺸﺖ
ﺁﺧﺮﻡ ﺭﺳﯿﺪ
ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﮐُﻠﯿﻪﺵ
ﭘُﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺎ ﮐﻪ ﺳﺎلها
ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺩﺭسهاﯼ ﺑَﺪﻥ
ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﮔﺬﺷﺘﻦ
ﺍﺯ ﻣﺮﺯﻫﺎﯼ ﻭﻃﻦ
ﭘُﺮ ﺍﺯ ﺑﻐﻀﯽ ﮐﻪ
ﻧﺘﺮﮐﯿﺪ ﻭ ﺍﺷﮏ ﻧﺸﺪ
ﭘُﺮ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻫﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﮐﺸﻒ ﻧﺸﺪ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺍﺯ ﺧﻮﺩﯼ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻮﺭﺩﻥ
ﺑﻌﺪ، ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺗﮏ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ
ﻭ ﻏﺮﯾﺐ ﻣُﺮﺩﻥ
ﭘُﺮ ﺍﺯ
ﭘُﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ، ﺗﻮ
ﻗﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺩ
بگو تو این لحظه
از چی باید استفاده کرد
[همخوان]
از فریاد، همین که داد میزنم
من میخونم و سکوتم رو دار میزنم
من میمونم و صعودم رو جار میزنم
و بال میزنم، به اوج قصهها میپرم
از این به بعد حرف دلم رو فریاد میزنم
من میخونم و سکوتم رو دار میزنم
من میمونم و صعودم رو جار میزنم
و بال میزنم، به اوج قصهها میپرم
[قسمت دوم]
پای حرف من بشین
بگم چه ضجهها کشیدم
نسل ما چه دیدن
قطره اشک ما چکیدن
مردمان بیغم
درد ما رو دیدن
بیرحم تر شدن
بَد به حال میهن
چه باید کرد؟
از کی شکایت کرد؟
از این سرنوشت بد
که منو شکارم کرد؟
نه، تقصیر از منه
که بهش اجازه دادم
فکر میکردم یکی میاد
واسه نجات آدم
غافل از اینکه
قلبها پر از تَرکشه
که باعث اینه
چشمای تو تَر بشه
غافل از اینکه
هر کسی گرفتار دردشه
امیدوارم هر کی گره داره
حل بشه
وقتی میبینی
قیمتها با قدمهای هجومی
پیش میرن
به سمت رقمهای نجومی
تو مجبوری
که به سقوطت پا بدی
چون که تو هنوزم
اسیر حقوق ثابتی
یعنی تنها چیزی
که سمت تو سرازیره، درده
که تمام وجود تو رو
سراسیمه کرده
بهم بگو تو این مسیر
آیا چراغی میتونه
که این راهو روشن کنه؟
پس چه راهی میمونه؟
[همخوان]
فقط فریاد، همین که داد میزنم
من میخونم و سکوتم رو دار میزنم
من میمونم و صعودم رو جار میزنم
و بال میزنم، به اوج قصهها میپرم
[پل]
بیا با من
دل رو به دریا بزن
حرف دلت رو فریاد بزن
تو این تباهی
تو این سیاهی
اینه درمان درد
بیا با من
دل رو به دریا بزن
حرف دلت رو فریاد بزن
تو این تباهی
تو این سیاهی
اینه درمان درد
[همخوان]
فقط فریاد، همین که داد میزنم
من میخونم و سکوتم رو دار میزنم
من میمونم و صعودم رو جار میزنم
و بال میزنم، به اوج قصهها میپرم
از این به بعد حرف دلم رو فریاد میزنم
من میخونم و سکوتم رو دار میزنم
من میمونم و صعودم رو جار میزنم
و بال میزنم، به اوج قصهها میپرم
[قسمت پایانی]
صدامو داری؟
هر لحظه، یه شروع تازهس
هر شروع، یه تولد دوبارهس
فریاس، فریاس، فریاس
عا، هه
فریاس