Zakhmi
Tanha
[ورس یک]
همه رفتن من تنهام
همه پیچیدن، جا زدن
ولی من تکی هنوزم سرِ پام
مث تانک مث جت مث گلوله
شلیک میشه حرفا از توو لوله
پی تاثیر باز روی سر بسته
یه مشت آدم ابله کوتوله
آه
چیه نکنه زشته، نکنه همه رو بد نوشته
نکنه شک بکنه به این و بگه
نکنه بگه من دیوم و تویی فرشته
اینا قانون طبیعته میدونی
اگه وایسی و بجنگی میتونی
تویی که باید این قصه رو بخونی
تویی که شاید بشه این جاده رو برونی

[کورس – سیناب]
دیدمش نورو الآن، خیلی روشنه برام
همینو از خدا خواستم، منم خب همین ورام
صدامو ببین تنهاست، حستو همین الآن
بگو بهم همین الآن

[ورس دو – زخمی]
گاهی خوبه حال، گاهی بد
گاهی رو به راهم، گاهی نه
گاهی سرد، گاهی گرم
یه جا محکم یه جا نرم
پرم انگار دیگه نیست جای اضافی
خوردم از همه به اندازه کافی
پس ترمز زود بریدم تعطیل
تخته گاز توو یه کفیِ صافی
کلی برنامه دارم با کلی داستان
رشد کردم از کف آسفالت
انگیزم، انگیزه دادنه
بازی میکنم واسه ی باستا
پس بهم نگو نمیشه یا میشه
میشه وقتی که محکمه ریشه
منو میشناسی گوشام پلمپه پس
حرف نزن تا بمونم پیشت
[هوک – زخمی]
اینا همه عین همن، بدن
با همشون یه روز قدم زدم
تا دیدن دارم جلو میرم
همشون از عقب زدن
اینا همه عین همن، بدن
با همشون یه روز قدم زدم
تا دیدن دارم جلو میرم
همشون از عقب زدن

[کورس – سیناب]
دیدمش نورو الآن، خیلی روشنه برام
همینو از خدا خواستم، منم خب همین ورام
صدامو ببین تنهاست، حستو همین الآن
بگو بهم همین الآن